یادی از 10 هنرمند ایرانی که طی چند سال اخیر با ایست قلبی از دنیا رفتند
هنرمندان ایرانی و مشکلات قلبی
مرگ نابهنگام پرویز مشکاتیان، آهنگساز و نوازنده مشهور کشورمان در 54 سالگی بر اثر سکته قلبی ما را به این فکر انداخت که نگاهی داشته باشیم به مرگ هنرمندانی که در این چند سال متعاقب ایست قلبی از دست دادهایم؛ هنرمندانی که متاسفانه بسیاری از آنها عمر طولانی نکردهاند و نابههنگام از دست رفتهاند. آنچه در ادامه میآید مروری بر فوت برخی از هنرمندان کشورمان است که علت فوتشان در رسانهها «ایست قلبی» عنوان شد…
منوچهر احترامی، نویسنده کودکان
بنیانگذار طنز کودک، خالق حسنی کودکان و بزرگان این سرزمین هم برگه مرگ زندگیاش با علت فوت: ایست قلبی پر شد. احترامی سه شنبه 22 بهمن سال پیش در یکی از بیمارستانهای تهران بر اثر عارضه قلبی در سن 67 سالگی درگذشت. در مراسم او -که روحش با کودکان و طنز عجین شده بود- ستاد برگزاری مراسم نکوداشتاش اطلاعیهای بین شرکت کنندگان توزیع کرد که در گوشهای از آن آمده بود: «در صفحه فرزندان شناسنامه ایشان، نام 40 میلیون نفر باید نوشته میشد که این کار به علت هزینههای سنگینی که برای سازمان ثبت احوال کشور در پی دارد، تاکنون انجام نشده است.»
پرویز مشکاتیان، نوازنده و آهنگساز
آخرین آنها همان طور که در ابتدای مطلب خواندید پرویز مشکاتیان استاد موسیقی سنتی ایرانی بود. مشکاتیان اردیبهشت ماه سال 1334 در نیشابور به دنیا آمده بود و موسیقی و نواختن سنتور را در نزد پدرآموخته بود. او سپس به تهران رفت و در کنار آموختن آکادمیک موسیقی در دانشکده هنرهای زیبا، ردیف میرزا عبدالله را نزد نورعلی برومند و داریوش صفوت فرا گرفت. مشکاتیان به جز فراگیری سینه به سینه موسیقی سنتی ایرانی، یادگیری هارمونی، آهنگسازی و ارکستراسیون و آشنایی با موسیقی علمی را از طریق موسیقدانانی چون مهدی برکشلی و محمد تقی مسعودیه ادامه داد. او به عنوان مدرس موسیقی فعالیتاش را در مرکز حفظ و اشاعه موسیقی که زیر نظر داریوش صفوت اداره میشد، آغاز کرد و تدریس و اجرای موسیقی تا آخرین لحظات عمر نه چندان طولانیاش ادامه یافت تا اینکه روز دوشنبه، 30 شهریور بر اثر ایست قلبی در خانهاش در تهران درگذشت، در حالی که پیش از این خبری از بیماری و یا ناراحتی و بستری شدن او در میان نبود.
عمران صلاحی، شاعر و طنز پرداز
اوایل مهرماه سال 1385عمران صلاحی از سفر دو هفتهایاش به چین برگشته بود. او در کنفرانس شاعران جهانی، تنها نماینده ایران بود. در این سفر یک برنامه کوهنوردی برای شاعران ترتیب داده بودند که عمران حالش در آن بد میشود، در حالی که تا آن روز هیچ سابقه بیماری قلبی نداشت، با این همه مترجماش در چین طی تماسی به خانواده صلاحی اطلاع میدهد تا بعد از مراجعت به ایران، او حتما به پزشک مراجعه کند. اما زمان مجال این کار را نداد چراکه عصر روز سهشنبه یازدهم مهرماه عصر تلخی برای بسیاری از کسانی بود که شعر و طنز را با نام عمران صلاحی به یاد میآوردند. صلاحی عصر آن روز با همان خنده همیشگی اما با احساس دردی در قفسهسینه راهی بیمارستان کسری میشود اما زمان زیادی نمیگذرد که از آنجا به بیمارستان توس منتقل و در بخش سی. سی. یو بستری میشود. خبر را تا این زمان تنها نزدیکان او میدانستند و همانها هم با وجود تمام نگرانی که داشتند در ته دل ذرهای به حادثهای دیگر و تلختر نمیاندیشیدند تا اینکه بامداد فردای آن روز در عین بهت و ناباوری خبر میرسد شاعر گریه در آب، قطاری در مه، ایستگاه بین راه ومن را به نام کوچکم صدا بزن و . . . بر اثر ایست قلبی درسن 60 سالگی در بیمارستان توس درگذشت.
رسول ملاقلیپور، کارگردان
«ساعت 11 صبح بود. قصد بازگشت از نوشهر به تهران را داشتیم که به طور ناگهانی وضعیت جسمی رسول نامناسب و وخیم شد. در حال جمع کردن اسباب سفر بودیم که این اتفاق ناگوار روی داد و به سرعت اورژانس را مطلع کردم و پزشکان پایگاه 115 شهرستان نوشهر به سرعت به محل حادثه آمدند و تلاش آنها به دلیل فوت رسول ملاقلی پور ناتمام ماند.» همسفر رسول ملا قلیپور اینگونه شرح مرگ یکی از پرسرو صداترین کارگردانان سینمای جنگ را میدهد. کارگردانی که پیش از این سابقه 2 بار سکته را در پرونده پزشکی خود داشت و سرانجام در اسفندماه سال 1385 بر اثر سکته قلبی درگذشت.
قیصر امینپور، شاعر
متولد دوم اردیبهشت 1338 دزفول بود. تحصیلات ابتدایی و متوسطه خود را در گتوند و دزفول به پایان برد، سپس به تهران آمد و دکترای خود را در رشته زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گرفت. سالها در دانشگاه تدریس کرد. مجموعههای مختلفی از شعرهایش را به چاپ رساند و در میانه سالهای شعر و تدریس بود که در یک تصادف به شدت آسیب دید، آسیب دیدگی که او را تا مرز مرگ برد اما او از مرگ گذر کرد تا دل بسیاری از شاگردان و دوستانش شاد شود. یادگاری این تصادف شدید اما از دست دادن کلیههایش بود و زندگی با هر هفته دیالیز شدن. از زندگی سخت و بیماری او بسیاری خبر داشتند اما باز هم در عین ناباوری در تاریخ سهشنبه 8 آبان 86 خبر رسید که قیصر امینپور ساعت 3 صبح بر اثر ایست قلبی در بیمارستان دی درگذشت.
عباس کاتوزیان، نقاش
دو روز پس از گشایش نمایشگاهی از 50 سال زندگی نقاشانه، عباس کاتوزیان در منزلاش به خوابی ابدی فرو رفت و بامداد 24 فروردینماه 87 را ندید. استاد عباس کاتوزیان که در سال1302 در تهران متولد شد، هنرجوی هنرستان کمال الملک بود و بعدها در سال 1322 نایب رییس این هنرستان نیز شد. گفته میشود تنها نقاش ایرانی بهشمار میرفت که در سال 1352 آثارش در کنار آثار استاد کمالالملک در مجلس شورای ملی به معرض تماشا قرار گرفت. کاتوزیان پنج نمایشگاه در آمریکا، دو نمایشگاه فرانسه، یک نمایشگاه در انگلستان، 28 نمایشگاه انفرادی در تهران و 9 نمایشگاه در آبادان برپا کرد و رفت.
منوچهر آتشی، شاعر
میانههای آبان ماه سال 84 بود که منوچهر آتشی به خاطر مشکل کلیوی راهی بیمارستان سینا شد تا به طور اورژانسی تحت عمل جراحی کلیه قرار گیرد. آتشی شاعر «اسب سپید شاعر جنوب» سرطان کلیه و غدد لنفاوی داشت و بیماریاش بسیار پیش رفته بود. دکتر مهرسای که همشهری آتشی بود در گفتگویی که آن روزها انجام داد گفته بود: «ما کلیه را از بدن خارج کردیم ولی سرطان تمام غده لنفاوی و کلیه را گرفته.» با این همه کسی انتظار مرگ او را نداشت اما ساعت 13:30 بعدازظهر خونریزی گوارشی میکند و ساعتی بعد در روز یکشنبه 29 آبان 1384 زمانی که 74 سالگی خود را میگذراند اعلام میشود: آتشی در اثر ضایعه قلبی درگذشت. مرگ او در حالی رقم خورد که چند روز قبل از آن نامش به عنوان چهره ماندگار ادبیات ثبت شده بود.
خسرو شکیبایی، بازیگر
صبح روز جمعه 28 تیرماه برای سینما، تلویزیون، تئاتر و دوستداران فیلم و بازی و بازیگری یک از تلخترین روزها بود چرا که حوالی ظهر خبر رسید: هامون سینمای ایران درگذشت. جریان از این قرار بود که خسرو شکیبایی پنجشنبه دچار اختلال هوشیاری میشده و شب به حالت نیمهکما به بیمارستان منتقل میشود و به سرعت در بخش آی. سی. یو بیمارستان پارسیان بستری میشود تا اقدامات ویژه انجام شود اما متاسفانه به دلیل اختلافات متابولیستی، نارسایی کبدی و پیشرفت سرطان، صبح جمعه با ایست قلبی زندگی او در 64 سالگی به نقطه آخر میرسد.
فرهاد خانمحمدی، بازیگر سینما و تلویزیون
شاید هنوز هم فیلمها و سریالهایی از او را میبینید بدون آنکه بدانید او هم به دلیل ایست قلبی درگذشته است. خان محمدی که متولد همدان بود، درسال 1347 وارد عرصه سینما شد و بیش از 4 دهه فعالیت داشت. واکنش پنجم، مسافر ری، مومیایی3، معجزه خنده، آخرین بندر، افعی، پرده آخر، ریحانه، ساوالان، هامون و سرب از کارهای سینمایی خانمحمدی بودند تا اینکه ساعت 13 بعد از ظهر 29 شهریور به دلیل ایست قلبی در بیمارستان رسول اکرم در گذشت.
داوود اسدی، بازیگر
شاید او را بتوان جوانترین چهرهای دانست که علت فوتاش سکته قلبی اعلام میشود. داوود اسدی که با «ساعت خوش» نخستین تجربه تلویزیونیاش را شروع کرد و پس از بازی در این مجموعه تلویزیونی به چهرهای شناخته شده برای بسیاری از بینندگان تلویزیونی و بهخصوص جوانان تبدیل شده بود، در سالهای آخر کمتر به ایفای نقش پرداخت وخبر زیادی از او به گوش نمیرسید تا اینکه در در سومین روز از فروردین مهمترین خبر از او در سایتهای مختلف و تلویزیون اعلام شد: داوود اسدی بازیگر سینما و تلویزیون ساعت دو بامداد – شنبه و در سن 38سالگی بر اثر سکته قلبی در گذشت. داوود اسدی، همچنین در سه فیلم «سرحد»، «مادرم گیسو» و «دیدار» بازی کرده بود.
و دیگرانی که آنها هم علت فوتشان سکته قلبی اعلام شد
فرهنگ معیری، چهرهپرداز: از پیشکسوتان طراحی چهرهپرداز بود. نام او را در بین اسامی فیلمهایی چون اشک سرما، رخساره، سگکشی، افعی، نقش عشق، سفر عشق، سرزمین آرزوها، شناسایی، اتاق یک، پرواز در شب، مادیان، رخساره میبینید. او هم ساعت 8 صبح روز 21 اردیبهشت 87 بر اثر سکته قلبی درگذشت. و خسرو تسلیمی، تهیهکننده و مدیرتولید سینما که 19 آبانماه در 83 سالگی به علت سکته قلبی درگذشت.
گردآوری: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture
منبع: salamatiran.com
مطالب پیشنهادی:
مروری بر زندگی پرویز مشکاتیان
لحظهها و نقشهای پنهانی از خسرو شکیبایی
به بهانه دومین سال خاموشی هنرمند معاصر، عمران صلاحی
شعری از منوچهر آتشی+زندگی نامهی خودنوشت
همراه با خاطرههای پوریا شکیبایی از حمید هامون