پیش قدم شدن زن در رابطه جنسی
در رابطه زناشویی اکثر مواقع یکی از زوجین آغازگر رابطه جنسی میباشند. با اینکه در مورد اینکه چه کسی باید شروع کننده باشد باید خاصی وجود ندارد، با توجه به ویژگیهای زنان و همچنین آموزههای فرهنگی و اجتماعی اصولا این مردان هستند که آغاز کننده رابطه جنسی میباشند. ما در این مقاله به این موضوع میپردازیم که چرا زنان اصولا از اینکه آغازگر عشقورزی باشند سرباز میزنند؟
چرا زنان برای رابطه جنسی پیش قدم نمیشوند؟
۱- برخی زنان چنین آموزش دیدهاند که زن هیچ وقت نباید نشان دهد از عشق ورزی لذت میبرد و روابط جنسی را دوست دارد. چنانچه زنی از رابطه جنسی با همسرش لذت میبرد، این دلیل میتواند بیعلاقگی و انفعال جنسی او را توضیح دهد. در جوامعی که روابط جنسی تقبیح و تابو محسوب میشود، به دختران چنین آموزش میدهند که دخترانی که از روابط جنسی لذت میبرند، بد و جلف هستند. و مردان اغلب دوست ندارند با چنین دخترانی ازدواج کنند.
زنان اغلب خودآگاهانه یا ناخودآگانه چنین آموزش دیدهاند که گرایشهای جنسی خود را سرکوب کرده، چرا که نمیدانند اگر چنین تمایلاتی را نشان دهند چه میشود. ممکن است یک زن از گذشته خود این پیام نیرومند را از پدر و مادر خود یا از باورهای مذهبیاش در مورد پیش قدم شدن زن در رابطه جنسی گرفته باشد و برای همین به سختی میتواند آغازگر باشد. چرا که این باعث میشود دیگران خیال کنند به روابط جنسی علاقمند است و این در نظر او به این معنی است که زن بد و کثیفی است.
راه حل:
- با همسرتان صحبت کنید و به او توضیح دهید اینکه همیشه شما برای رابطه جنسی پیشقدم میشوید چه فشاری به شما وارد میکند چرا که پیش قدم شدن در رابطه جنسی و آغازگر بودن نوعی دل به دریا زدن احساسی است و احتمال دارد پس زده شوید. به او بگویید دوست دارید او نیز عشق و محبت خود را به شما نشان دهد و به شما احساس دوست داشتنی بودن بدهد. این را از او بخواهید و به او بگویید چنانچه او هم گاهی آغازگر باشد نه تنها او را بد و کثیف نمیدانید بلکه احترام بیشتری نیز برای او قایل خواهید بود.
۲- زن رابطه جنسی را دوست دارد، اما ممکن است برخی از ویژگیهای همسرش باعث برانگیختگیاش نشود یا از شیوه عشق ورزی همسرش لذت نبرد. بسیاری از مردان شکایت میکنند که همسرشان از رابطه جنسی با آنان لذت نمیبرد، اما در خیلی از مواقع حقیقت این است که همسرشان از عشق ورزی لذت میبرد ولی از شیوه شوهرشان در عشق ورزی لذت نمیبرد.
راه حل:
- چنانچه همسرتان از عشقورزی با شما سرباز میزند و هیچ وقت آغازگر نیست، جرات و شهامت این را به خود راه دهید و از او بپرسید: «چنانچه به طریق دیگری عشقورزی میکردم از آن لذت میبردی؟» چنانچه پاسخ مثبت بود غرور خود را کنار بگذارید و به خواسهها و نیازهای جنسی او گوش دهید و از او بپرسید چه چیزی را دوست دارد و کدام را دوست ندارد. ممکن است او خواستههایی دارد که شما آنها را برآورده نمیکنید و با خیالپردازیهای او هماهنگ نیست.
- ممکن است صحبت کردن درباره چنین مسایلی بدون کمک حرفهای مشکل باشد بنابراین به یک مشاور یا روانشناس واجد شرایط و دوره دیده در مورد روابط جنسی مراجعه کنید تا به شما کمک کند با صداقت و پذیرش و راحتی بیشتری درباره مسایل جنسی خود صحبت کنید.
۳- برخی از زنان ممکن است به سبب تجربههای جنسی دردناک گذشته نسبت به روابط جنسی بی علاقه و سرد شده باشند. چنانچه همسرتان عدم پیش قدم شدن در رابطه جنسی را بااین ادعا که زنی است که هرگز از رابطه جنسی خوشش نمیآید، توضیح داد، این ادعای او را همینطوری نپذیرید. بیعلاقگی به مسایل جنسی اغلب پیچیدهتر از آن است که به نظر میرسد. احتمال اینکه انسانی وجود داشته باشد که از رابطه جنسی خوشش نیاید خیلی کم است. بیعلاقگی و بیاعتنایی به رابطه جنسی اغلب سرپوشی است برای تنفر از آن، که این خود میتواند ریشه در ترس از صمیمیت، ترس از تحت سلطه بودن یا خشم و انزجار سرکوب شده باشد.
چنانچه بیعلاقگی جنسی مشکلی مزمن و درازمدت و همیشگی شده باشد شاید به دلیل روحی – روانی جدیتر نظیر آزار و اذیت جنسی، تجاوز، زنای با محارم یا دیگر اشکال خشونت و آزارگری باشد. حتی ممکن است همسر شما از ارتباط زخمها و آسیبهای عاطفی دوران کودکی و گذشتهاش و تنفر از روابط جنسی آگاه نباشد – در واقع ممکن است هیچ یک از وقایع و رویدادهایی را که منجر به بیعلاقگی جنسی او شدهاند به یاد نیاورد.
راه حل:
- چنانچه احتمال میدهید علت عدم پیش قدم شدن همسرتان در رابطه جنسیاین است که او قربانی یکی از اینگونه حوادث ناخوشایند بوده است سعی کنید او را متقاعد کنید از کمک حرفهای بهرهمند شود. آن هم نه به دلیل نجات ازدواجش با شما، بلکه برای خوشحالی، خوشبختی و آرامش دورنی خودش.
منبع: از باربارا بپرسید
مجله اینترنتی ستاره