چرا کار رضا داوود نژاد به پیوند کبد کشید؟!
چه اتفاقی افتاده بود؟ هنوز هم کسی دقیقا نمیداند. پزشکان معالج او رسما گفتهاند حق ندارند درباره علت بیماری او چیزی بگویند. خانوادهاش ترجیح میدهند تقصیر را به گردن عوارض رژیم و داروهای لاغری بیندازند. شاید تا زمانی که این صفحات را میخوانید اطلاعات دقیق تری منتشر شده باشد اما این مطلب قصد دارد فرضیههای مختلف را بررسی کند. شاید بعد از اینکه این مطلب را خواندید خودتان بتوانید درباره آنچه گفته میشود و میشنوید، بهتر قضاوت کنید.
سهشنبه 29 فروردین 91
قصه از کجا شروع شد؟
روزنامه بانی فیلم نوشت: رضا داوودنژاد بازیگر سینما و تلویزیون شنبه شب هفته جاری بهدلیل ضعف ناشی از رژیم سنگین غذایی در بیمارستان لاله بستری شده است. با توجه به مشکل پیش آمده برای این بازیگر و به تشخیص پزشک متخصص، داوودنژاد چند روزی را در این بیمارستان تحت نظر خواهد بود.
همان روز باشگاه خبرنگاران با داوودنژاد بستری در بیمارستان گفتوگو کرد: مدتی پیش هنگام بازی در سریال «فراموشی» مشکلاتی برایم پیش آمد که دلیل آن رژیم بسیار سنگینی بود که گرفته بودم. این مشکلات یکباره برای من پیش نیامد بلکه از چند سال گذشته و بهدلیل کاهش وزن آغاز و به مرور بیشتر شد و من تا به امروز حدود 70 کیلو وزن کم کردهام. عدهای از دوستان شایعاتی مطرح کردهاند که من معتاد شدهام که به هیچ وجه چنین چیزی صحت ندارد.
داوودنژاد با بیان اینکه تا امروز 18 میلیون برای درمانش هزینه کرده گفت: تمامی هزینههای درمان من طی چند سال اخیر را خودم پرداخت کردهام. من عضو هیچ صنفی نیستم اما شنیده بودم که چیزی به نام بیمه تکمیلی وجود دارد که قبل از عید برای بیمه شدن اقدام کردم اما متأسفانه شرایط مهیا نشد.
دوشنبه 4 اردیبهشت91
به کما رفتن داوودنژاد، شایعه بود!
خبرگزاری مهر نوشت: رضا داوودنژاد بازیگر سینما و تلویزیون در بخش آیسییو بیمارستان لاله بستری و در انتظار کبد پیوندی از شیراز است. فرخزادی سرپرستار بخش جراحی عمومی بیمارستان لاله در ارتباط با وضعیت رضا داوودنژاد گفت: هماکنون بیلی روبین خونش در حال بالا و پایین رفتن است به همین دلیل تحت مراقبتهای ویژه در بخش آیسییو قرار دارد. وی افزود: هماکنون مدارک پزشکی این بازیگر سینما برای پیوند کبد به شیراز ارسال شدهاست زیرا شیراز یکی از منابع پیوند کبد را در ایران دارد. فرخزادی درباره شایعه احتمال به کما رفتن این هنرمند در 48 ساعت آینده درصورت عدمپیوند کبد گفت: بهدلیل اینکه ایشان در آیسییو تحت مراقبت ویژه قرار دارند، این احتمال وجود ندارد. اما به هر حال باید بهزودی عمل پیوند کبد صورت بگیرد. وی عنوان کرد: هماکنون وضعیت جسمی وی خوب است و در هوشیاری کامل به سر میبرد.
سهشنبه 5 اردیبهشت 91
چشمانتظار عمل پیوند
علیرضا داوودنژاد پدر رضا داوودنژاد به خبرآنلاین گفت: در حال حاضر منتظر تصمیم کمیسیون پزشکی برای پیوند کبد هستیم و احتمالا ظرف چند روز آینده این عمل انجام خواهد شد. او مشکل رضا داوودنژاد را عوارض ناشی از رژیم لاغری اعلام کرد و گفت: تمام این اتفاقات ناشی از رژیم نادرستی است که رضا ظرف این یکسال انجام داد. او به دستورات پزشک متخصصاش گوش نکرد و بیش از حد لازم وزن کم کرد.
چهارشنبه 6 اردیبهشت91
«لاغری» بیتقصیر است!
خبرگزاری فارس در مصاحبه با فردی به نام محمد طالب پور که او را پزشک رژیم درمانی رضا داوودنژاد معرفی کرد اعلام کرد بیماری رضا داوودنژاد ربطی به گرفتن رژیمهای لاغری ندارد. محمد طالبپور گفت: مشکل الان آقای داوودنژاد هیچ ربطی به رژیمهای لاغری ایشان ندارد. از لحاظ اخلاق پزشکی و حرفهای هم من نمیتوانم موارد خصوصی بیماران خود را به دیگران اعلام کنم. ایشان حدود 8 سال پیش عملی روی دستگاه گوارش خود داشتند که خوردن را محدود میکرد. بهتدریج هم لاغر شدند اما اخیرا و حدود 2 ماه پیش بهدلیل دیگری و مشکلی که برایشان پیش آمد دچار نارسایی حاد کبد شدند. این نارسایی دو حالت دارد، یا ممکن است خوب بشوند و همه چیز به حالت عادی برگردد و یا ممکن است این اتفاق نیافتد که کار را به پیوند کبد میرساند. جریان لاغری ایشان در 8 سال اخیر ادامه داشته و طی سالهای اخیر بیشتر مشهود شده است. او درباره وضعیت بیماری داوودنژاد نیز توضیح داد: حدود 10 درصد امکان عدمبازگشت بیمار وجود دارد ولی آنزیمهای امروز ایشان نشان داده که حالشان بهتر شده است و اگر روند درمانی همینطور پیش برود نیازی به پیوند کبد نخواهند داشت.
شنبه 9 اردیبهشت 91
بهبودی بدون پیوند کبد
«رضا داوودنژاد بازیگر سینما و تلویزیون در وضعیت بهتری نسبت به روزهای گذشته قرار دارد و به احتمال زیاد عمل پیوند کبد منتفی خواهد شد.» این را خبرگزاری مهر اعلام کرد. مسئول بخش آیسییو با بیان اینکه هماکنون تیمی برای بررسی وضعیت وی تشکیل شده و تا چند روز آینده وضعیت جراحی و پیوند کبد ایشان مشخص خواهد شد، افزود: خوشبختانه وضعیت این بازیگر رو به بهبود است و با بررسیهای انجام شده احتمالا عمل پیوند کبد منتفی خواهد شد و با همین شرایط فعلی بهبود نهایی حاصل میشود.
آیا ربطی به جراحی بای پس معده داشت؟
لاغری داوودنژاد آنقدر سریع و غیرمنتظره بود که خیلیها برایش حرف درآوردند و شایعه کردند معتاد شده است. اما خودش در گفتوگویی که همان زمان انجام داد، گفت: «به خدا من سیگار هم نمیکشم. دو سال زحمت کشیدم تا به این وضع برسم. این شایعه باعث نگرانی خانواده هم شد، آنقدر که میخواهند از من آزمایش اعتیاد بگیرند!»
به جز رژیم غذایی و ورزش سخت، شایعاتی هم درباره جراحی معده داوودنژاد به گوش رسید که البته نه خود او، نه خانوادهاش در این باره صحبتی نکردهاند.
جراحی بای پس معده یکی از پرطرفدارترین راههایی است که به دنیای لاغری بدون زحمت، میانبر میزند.
اما این جراحی پر هزینه و به ظاهر ساده، 3 سال قبل جان سنگین وزنترین مرد ایرانی را گرفت. داریوش بایمانی، چاقترین مرد ایران بود که در سال 88، وقتی 43 ساله بود تصمیم گرفت این عمل را انجام دهد. چاقی بیش از حد بایمانی باعث شده بود او که در سالهای نه چندان دور کشتیگیر مدالآوری بود، در دو سال آخر عمرش خانه نشین شود. عمل بایمانی ظاهرا موفقیت آمیز بود اما 45روز بعد، با عفونت داخلی درگذشت.
اصغر هاشمی کارگردان سینما هم یکی دیگر از کسانی بود که بای پس معده، زندگی خانوادگیاش را زیر و رو کرد. حدود سه سال قبل، همسر هاشمی برای جراحی معده راهی بیمارستان شد اما دو سه روز بعد از عمل، هوشیاریاش را از دست داد و از دنیا رفت. هاشمی روایت مرگ همسرش را اینطور میگوید: «نهاله کمکم طی سالها افزایش وزن پیدا کرد. برای کم کردن وزن راههای مختلفی را رفت. طب سوزنی، سونا و … اما با هیچ کدام به آن نتیجه مطلوب نرسید. ازچند ماه قبل از این عمل، نهاله به خاطر آسیبدیدگی مجبور شد یک ماه پایش را گچ بگیرد.
در این مدت وزنش بالاتر رفت و راه رفتن با گچ و عصای زیر بغل را برایش سختتر کرد و این مشکل، تصمیم جراحی را قطعیتر کرد. روز بعد از منتقل شدن به بخش، وقتی رفتم پیشاش، از تهوع، استفراغ و درد شاکی بود. قرار شد فردا سیتیاسکن کنند اما نیمه شب، دکترش گفت من اتاق عمل را آماده کردم. تصمیم گرفتم دوباره عملاش کنم.» عملی که این بار هم موفقیت آمیز نبود و نهاله را به کام مرگ برد.
نام بیماری رضا داوودنژاد چه بود؟
نارسایی حاد کبد را در اصطلاح Fulminant Hepatic failure یا به اختصار FHF میگویند. تعریفش هم این است: ایجاد علایم آسیب مغزی ناشی از نارسایی کبد ظرف 8 هفته بعد از شروع نارسایی. اما شروع نارسایی را از کجا میشود فهمید؟ ایجاد زردی (یرقان) مهمترین علامت بالینی است که با آزمایش خون و افزایش بیلی روبین خون و آنزیمهای کبدی ثابت میشود.
حالا اگر تا 8 هفته بعد از شروع نارسایی، بیمار دچار علایم مغزی شود؛ علایمی مثل کاهش سطح هوشیاری که میتواند پیشرفت کند و بیمار را به کما ببرد، FHF اتفاق افتاده. بیماریای خطرناک که بیمار را تا پای مرگ میبرد.
وقتی کبد از کار بیفتد، چه میشود کرد؟ واقعیت این است که مثل بقیه اعضای بدن، راه حلی جز پیوند وجود ندارد. بدیاش این است که حتی دستگاهی شبیه دیالیز که بتواند تا مدتی بیمار را نگه دارد هم وجود ندارد. به لطف دیالیز، بیماران مبتلا به نارسایی کلیه تا سالها میتوانند در انتظار پیوند بمانند. ولی در مورد کبد این کار ممکن نیست.
یک پیشگویی: رضا خوب میشود!
آیا همه بیماران مبتلا به FHF راهی جز پیوند ندارند؟ این طور نیست. درصد بالایی از آنها بهبود مییابند و به قولی میشود گفت کبدشان بر میگردد. شایعترین علتهای این بیماری یعنی مسمومیت با استامینوفن و هپاتیتهای A وB (علتها را در صفحه بعد به تفصیل دنبال کنید) اتفاقا از سایر علتهای FHF خوش خیم ترند و اصطلاحا پیش آگهی بهتری دارند. بیمارانی که بدون پیوند کبد زنده میمانند، پیش آگهی عالی دارند و اغلب بدون مشکل تا پایان عمر باقی میمانند. همچنین بیمارانی که علایم مغزی شان سریع بروز نمیکند هم پیش آگهی بهتری دارند. هردوی این ویژگیها ظاهرا در رضا داوودنژاد هست. یعنی هم تا امروز علایم عصبی پیش رفته نداشته و هم تا امروز نیاز به پیوند کبد پیدا نکرده. اینها یعنی امیدواری خیلی خیلی زیاد!
آیا میشود پیشگیری کرد؟
FHF بهطور کلی قابل پیشگیری است. ویروس هپاتیت B که یکی از سردسته علتهای این بیماری است، اغلب از طریق تبادل مایعات بدن یعنی رابطه جنسی محافظت نشده، به اشتراکگذاری تجهیزات تزریق موادمخدراسترلیزه نشده، استفاده از تجهیزات غیراستریل خالکوبی و یا سوراخ کردن بدن، گسترش مییابد که همه اینها قابل پیشگیری است.
البته بیماریهای ارثی کبد مثل بیماری «ویلسون» و «هموکروماتوز» هم میتوانند علت FHFباشد که اینها را دیگر هیچ جوری نمیشود پیشگیری کرد. قرار گرفتن در معرض مواد شیمیایی هم ممکن است برای کبد سمی باشد. مصرف بیش از حد داروهایی مانند استامینوفن ازشایعترین علل نارسایی کبد است.
شاید برای شما هم اتفاق بیفتد!
اگر کبد از کار بیفتد یا به عبارتی نارسا شود، قادر به سوخت و ساز مواد زاید نخواهد بود. در نتیجه سطح بالای آمونیاک خون باعث مسمومیت مغز یا همان انسفالوپاتی کبدی میشود. اما انسفالوپاتی یعنی قسمت آخر سریال! اغلب، شروع یک بیماری کبدی تدریجی است و هیچ علامت خاصی وجود ندارد که فرد مبتلا را وادار به جستوجوی مراقبتهای پزشکی کند. شاید تنها خستگی، ضعف و کاهش وزن باشد که فرد را برای مراجعه به ارزیابیهای پزشکی تحریک کند. البته یرقان یا زردی پوست شاه علامت بیماری کبدی است و پس از ظاهر شدن باید بیدرنگ با یک پزشک مشاوره کرد. نباید فراموش کرد که هر بیماری کبدی میتواند به سیروز و نارسایی کبد پیش برود. آنچه برای رضا داوودنژاد اتفاق افتاد، برای هرکدام از ما هم میتوانست اتفاق بیفتد.
کدام باعث نارسایی کبد رضا شد؟
• ویروسهای هپاتیت
لابد میدانید که ویروسهای هپاتیت از A تا E نامگذاری شدهاند. بیشترین ویروسی که ممکن است باعث نارسایی حاد کبد یا همان FHF شود، یکی از نادرترین نوع آنها یعنی هپاتیت D است. بعد از آن هپاتیت E و بعد از آن، هپاتیت B است. شایعترین نوع هپاتیت همین آخری است. پس با اینکه احتمال نارسا کردن کبد توسط این ویروس کمتر از بقیه است اما چون شایع است، 50 درصد موارد FHF ناشی از هپاتیت Bاست. یک جور دیگر هم میشود گفت: اگر با یک بیمار مبتلا به FHF روبهرو شدید، به احتمال 50درصد مشکلش ناشی از هپاتیت B است. درباره هپاتیت B زیاد شنیده اید. اما هپاتیت D چطور؟ تقریبا ۱۵ میلیون نفر در دنیا آلوده به ویروس هپاتیت D هستند. هپاتیت D در کودکان و افراد بالغ مبتلا به هپاتیت B ایجاد میشود. به عبارت دیگر روی هپاتیت B سوار میشود و وضع را بدتر میکند. این ویروس انتشار جهانی دارد و تاکنون هم درمان اختصاصی برای هپاتیت D پیشنهاد نشده؛ اما چون همیشه روی هپاتیت B سوار میشود، پیشگیری از هپاتیت B در پیشگیری از این ویروس هم مؤثر است.
• سندرم ویلسون
بیماری ویلسون یک اختلال ارثی در متابولیسم مس است که در آن تجمع مس در ارگانها و بافتهای مختلف دیده میشود. شیوع نسبی آن ۱ درصد هزار تا ۱ در پانصد هزار تولد است. در این بیماری مس در کبد، مغز، کلیه، چشم و سایر بافتها رسوب میکند. پزشکان بیماری ویلسون را در تمام کودکانی که بیماری کبدی دارند درنظر دارند. مخصوصا اگر بیش از یک کودک در فامیل، مبتلا به بیماری کبدی باشد. رسوب مس در مغز منجر به تظاهرات عصبی شبه پارکینسون میشود. میشود گفت ویلسون مثل پارکینسون (همان بیماری معروف محمدعلی کلی) است اما در بچه ها.
• هپاتیت اتوایمیون
هپاتیت اتوایمیون وقتی مطرح میشود که التهابی در بافت کبد دیده میشود اما عفونتی در کار نیست. یعنی به دلایل نامشخص بدن سلولهای دفاعی خودش را که قاعدتا برای از بین بردن مواد مضر بدن باید بکار برده شود علیه اجزای خودی بسیج میکند. این بیماری چندین نوع دارد که تشخیص نوع آن با سنجشهای خونی خاصی که صرفا توسط پزشک فوق تخصص گوارش باید انجام شود. در این بیماران، تظاهرات خارج کبدی مثل اختلال قاعدگی، بثورات جلدی و آکنه و همین طور سندرم خشکی چشم ممکن است مشاهده شود. درمان با کورتون مؤثر است و در بسیاری از موارد میزان بقای عمر را افزایش میدهد. با این حال پیش آگهی این بیماران قابل پیشبینی نیست و احتمال نارسا شدن کبد و نیاز به پیوند کبد…وجود دارد.
• کبد چرب حاملگی
کبد چرب با رسوب قطرات چربی در کبد بیماران مشخص میشود. البته این مشکل معمولا در سونوگرافی خودش را نشان میدهد. کبد چرب در کشورهای غربی معمولا در کسانی دیده میشود که سابقه مصرف طولانی مدت الکل داشتهاند. درواقع ۹۰درصد الکلیها کبد چرب دارند. اما کبد چرب در کشورما اغلب ناشی از چاقی مفرط است. دیابت، چربی خون بالا و تغذیه نامناسب مهمترین علتهای کبد چربند. این مشکل گاهی هم در خانمهای باردار خودش را نشان میدهد. فقط در همین نوع آخر هم هست که میتواند باعث FHF شود. اگر یادتان باشد، 5 سال قبل، بابک بیات هم بهدلیل نارسایی کبدی جانش را از دست داد که بهدلیل همین مسئله بود.
• سموم شیمیایی
4 داروی مشهور هستند که ممکن است مسمومیت کبدی بدهند و بیمار را مبتلا به نارسایی برق آسای کبد کنند. معروفترین آنها استامینوفن است. در آمریکا این علت، شایعترین علت FHF است. 3 داروی دیگر اینها هستند: ایزونیازید که یک داروی مهم برای درمان سل است؛ هالوتان که یک داروی بیهوشی است و در جراحیها استفاده میشود؛ سدیم والپروات که یک داروی مهم در درمان بعضی بیماریهای عصبی مثل صرع است.
• ایسکمی کبدی
ایسکمی یعنی نرسیدن اکسیژن به بافت. و چطور میشود به بافت کبد اکسیژن نرسد؟ وقتی رگهای خون رساننده به کبد دچار مشکل شوند. پاره شدن رگها در آسیب به شکم میتواند یک علت باشد. در سالمندان گرفتگی عروق هم میتواند مطرح باشد. به هرحال، این علت شایعی نیست و در مورد رضا داوود نژاد جوان هم بدون هیچ سابقهای نمیتواند مطرح باشد.
• سندرم ری
شنیدهاید که میگویند به بچهها آسپرین ندهید؟ سندرم ری (reye’s syndrome) در کودکان رو به بهبود از یک بیماری ویروسی مانند آنفلوانزا، سرماخوردگی یا آبلهمرغان بروز میکند. مطالعات نشان دادهاند کودکانی که به بیماری ویروسی مبتلا هستند و از آسپیرین استفاده میکنند، احتمال بیشتری دارد که به سندرم ری مبتلا شوند. البته سندرم ری میتواند در هر فردی و در هر سنی بروز کند اما معمولا کودکان 4 تا 12 ساله را مبتلا میکند و میزان بروز آن در ماههای شیوع آنفلوانزا (دی، بهمن و اسفند) بیشتر است. سندرم ری به همه اندامهای بدن آسیب میرساند اما بدترین آسیب را به کبد و مغز میزند. اگر این سندرم درمان نشود، میتواند به سرعت باعث از کار افتادن کبد، آسیب مغزی و حتی مرگ شود. بیش از 30 درصد کودکان و نوجوانانی که مبتلا به سندرم ری میشوند فوت میکنند. آنهایی هم که زنده میمانند ممکن است دچار آسیب مغزی دائمی شوند.