چهره ها

تقلید از «افسردگی مشاهیر» برای رسیدن به مد روز! + نمونه‌ها

بسیاری از بزرگان علم، هنر و ادبیات​دچار افسردگی بوده اند

این روزها ​افسردگی​ همراه شلوارهای رنگی مردانه و کفش های پاشنه بلند بی پاشنه زنانه مد شده. اما نکته جالب توجه این است که این بار نه اتومبیل و نه رنگ قرمز، بلکه یک بیماری به جرگه مد راه یافته است. برای پدیده ناپایداری مثل مد ـ که هر روز و شاید هر ساعت در حال تغییر است ـ دلایلی برای استحکام لازم به نظر می رسد. پیروان مد، چشم به قهرمانان مدساز می دوزند.

مردان و زنانی از حوزه های گوناگون. از ورزش و سیاست تا هنر و فرهنگ، هر کس به فراخور حال، نمونه ای از این قهرمانان برای شاهد مثال آوردن پیدا می کند. فلان قهرمان المپیک چنین کفشی به پا می کند و بهمان بازیگر هالیوودی چنان مسواکی استفاده می کند. این هم خوراک جدید برای شیفتگان مد. جمعی از بزرگان و نوابغ که از افسردگی رنج می بردند. فقط چند توصیه. گوش شما عضو مهمی است که نباید با آن شبیه ونگوگ رفتار کنید. از همینگوی خوب نوشتن را تقلید کنید و از تولستوی ترک شکار. حالااین شما و این غول های علم و فرهنگ و سیاست.
    

ونسان ونگوگ

ونگوگ در آخرین سال زندگی خود ـ یعنی ۱۸۹۰ ـ به دکتر گاشه، روان شناسی که پیسارو به او معرفی کرده بود، مراجعه کرد. اولین برداشت ونگوگ از گاشه که چهره اش را نیز کشیده است، این بود که دکتر از خود او بیمارتر است. روز به روز فرورفتگی و افسردگی ونگوگ عمیق تر می‌شد.

با این حال او تنها در دو ماه پایانی عمرش ۹۰ نقاشی برجای گذاشت. وی در بیست و نهم جولای ۱۸۹۰ در سی و هفت سالگی در میان کشتزارها گلوله ای در سینه خود خالی کرد و روز بعد در مهمانسرای رَوو درگذشت. ونسان آخرین احساسش را به برادر خود ـ که قبل از مرگش بر بالین وی آمده بود ـ این گونه بیان کرد: «غم برای همیشه باقی خواهد ماند.» شش ماه بعد تئو نیز درگذشت.
    

صادق هدایت

در بررسی زندگی​نامه هدایت به این نتیجه می رسیم که علاوه بر دوره های افسردگی و دو بار خودکشی، او فردی بذله گو، نکته سنج، حساس، طنزپرداز، سرزنده، پرتحرک، بخشنده و دست و دلباز بوده است. همچنین نگارش کتاب هایش به صورت یکنواخت در طول زمان انجام نشده است، بلکه در دوره هایی آثار فراوان تری اعم از تالیف و ترجمه نگاشته است که می تواند به دوره های هایپومانیا – شیدایی خفیف- مربوط باشد و در دوره هایی هیچ اثری را به رشته تحریر درنیاورده است که این نیز می تواند مربوط به دوره های افسردگی او باشد. به نظر می رسد این نشانه ها همه درخصوص تائید این فرضیه است که صادق هدایت همچون بسیاری از نوابغ هنرمند، به اختلال دوقطبی دچار بوده است.
    

ارنست همینگوی

ارنست همینگوی بیشتر عمرش سرگرم ماجراجویی بود. از زخمی شدن در ایتالیا بر اثر اصابت ۲۰۰ تکه ترکش گلوله نیروهای اتریشی در خلال جنگ جهانی اول تا شرکت در خط مقدم جبهه‌های جنگ داخلی اسپانیا یا سفرهای توریستی به حیات وحش آفریقا تا ماهیگیری و شکار حیوانات وحشی و زندگی در کوبا. در آخر زندگی هم روزی تفنگش را برداشت و به مغزش شلیک کرد.

همینگوی در طول مدت عمرش از بیماری افسردگی رنج می برد. ابتلابه افسردگی موجب شد در سال 1961 اقدام به خودکشی کند؛ اما موفق نشد. بعد از سه هفته روان درمانی، سرانجام دوم جولای 1961 در خانه اش در آیداهو به زندگی اش پایان داد.
    

چارلز دیکنز

بیقراری دیکنز برای خلق اثر همچنان باقی بود، اما سلامت او با خواندن های پر از شیفتگی اش، روز به روز تحلیل می رفت. پس از سال ۱۸۶۰ (روزهایی که« آرزوهای بزرگ» نوشته می شد)، الن ترنان، گهگاه نزد وی می ماند.

نهم ژوئن ۱۸۶۵، دیکنز با سانحه قطار مواجه شد که در موخره «دوست مشترک ما» به آن اشاره می کند، اما با این همه، کتابخوانی های او و سفرهایی که با این هدف داشت، ادامه یافت، چنان که حدود ​ ۱۸۶7 دیگر بار به آمریکا رفت.

او از لحاظ مالی هیچ کم نداشت، اما از نظر جسمانی و روانی سخت شکسته به نظر می‌رسید. بی اعتنایی او به هشدارها (فلج جزئی، ناتوانی در خواندن حروف سمت چپ و لنگی روزافزون پای چپ) تا آنجا پیش رفت که در سال ۱۸۷۰ اقدام به یک رشته کتابخوانی جدید کرد. دیکنز در پانزدهم مارس برای آخرین بار «سرود کریسمس» را خواند و سرانجام در نهم ژوئن ۱۸۷۰، در حالی که «ادوین درود» به پایان نرسیده بود، به طور ناگهانی از جهان چشم فرو بست.
    

پرنسس دایانا

دایانا ​ اول جولای ۱۹۶۱ در شهر کوچک سندرینگهام در منطقه نورفولک در شرق انگلستان به دنیا آمد. پدرش ادوارد جان اسپنسر برای خانواده سلطنتی کار می‌کرد. همسر اول شاهزاده چارلز، شاهزاده ولز بود که در سی و شش سالگی در یک حادثه رانندگی در پاریس درگذشت.

افسردگی، خودکشی های نمایشی و زیاده خوری عصبی را به دایانا نسبت می دهند، این که اینها مشکلات قبل از ازدواج بوده یا بعد از آن هنوز معلوم نیست، ولی قدر مسلم آن که او با شاهزاده چارلز مشکل داشته و در سال ۱۹۹۶ از او جدا شده است. دایانا در اواخر عمرش تصمیم به ازدواج دوباره گرفته بود. کسی که وی می خواست با او ازدواج کند دودی الفاید نام داشت. این خبر حتی از ماجرای رابطه دوباره چارلز و کامیلاداغ تر بود، زیرا اگر این ازدواج صورت می گرفت دایانا القاب سلطنتی اش را از دست می داد و دیگر عضو خانواده سلطنتی محسوب نمی شد.
    

لئو تولستوی

تولستوی در اوج اشتهار، مبتلابه سرگشتگی و ناامید از بهبود وضع جامعه شد و در مرز انحطاط فکری و شکست روحی قرار گرفت. او به عنوان عضوی از اداره کل آمار و سرشماری در مسکو در سال ۱۸۸۲ میلادی با فقر روزافزون کارگران که در مقام مقایسه با محرومیت دهقانان از ابعاد وسیع تری برخوردار بود، آشنا شد.

با تاثیرپذیری از این واقعیت تلخ، به منظور کمک رسانی به کشاورزان و جلوگیری از مهاجرت دسته جمعی آنان به شهرها، اقدام به ایجاد تشکیلاتی نمود که پشتیبانی از روستاییانی که محصولاتشان در اثر حوادث و آفات طبیعی آسیب دیده بود، در دستور کار خود قرار داد.
او خود نیز با ترک سیگار و الکل و کناره گیری از تفریحات مخصوص مانند شکار حیوانات اعلام همدردی کرد و اعتراف کرد: «چه لذایذ ظالمانه ای!»
    

آیزاک نیوتن

آیزاک نیوتن (1727 ـ 1642) فیزیکدان، ریاضیدان و فیلسوف انگلیسی است. او مفهوم گرانش را توضیح داد و با تشریح قوانین حرکت اجسام، علم مکانیک کلاسیک را پایه گذاری کرد.

پس از مدتی، نیوتن فیزیک را رها کرد و به پژوهش در مورد کیمیاگری (پایه شیمی امروز) پرداخت.

اما در این بین هانا، مادر او درگذشت. این مساله او را دچار افسردگی شدید کرد.
دوره های گاه به گاه این افسردگی وی را دچار اختلال دوقطبی کرد. در این اختلال فرد گاهی سرخوش و پرانرژی است وگاهی افسرده و غمگین.
    

جی کی رولینگ، خالق هری پاتر

جوآن جو رولینگ یا همان جی. کی. رولینگ را می شناسیم. او در سی و یکم ژوئیه 1965 به دنیا آمد. رولینگ اولین بار درسال ۱۹۹۰ هنگامی که در انتظار یک قطار که تاخیر داشت، بود، ایده هری پاتر و مدرسه جادوگری در ذهنش شکل گرفت. سه سال بعد وقتی از شوهر پرتغالی روزنامه نگارش جدا شد با دخترش به اسکاتلند رفت.

او درباره افسردگی اش می گوید: «آن جدایی و این مهاجرت، زمینه ساز افسردگی شد که مرا تا مرز خودکشی برد.» اما همان طور که می دانید رولینگ خودکشی نکرد، در همان بحران روحی و مادی نوشت تا این که تبدیل به ثروتمندترین نویسنده زن دنیا شد.

می‌توان گفت در حالی که دنیا برایش آغوش گشوده بود رولینگ از افسردگی درآمد و در آغوش دنیا پناه گرفت. با این استقبال مجموعه هری پاتر تبدیل به یکی از معروف ترین اتفاق های فرهنگی قرن بیستم در جهان شد.
    

لودویگ فان بتهوون

بتهوون از سلامت کمی برخوردار بود، زمانی درد شکم شروع به آزاردادنش کرد. اما علاوه بر این مشکلات جسمی، او درگیر چند مشکل روحی نیز بود که ناکامی در یک سری روابط عشقی از جمله آنها بود. در سال ۱۸۲۶، سلامت وی بشدت وخیم شده بود تا این که یک سال بعد در بیست و ششم مارس ۱۸۲۷ از دنیا رفت. در آن زمان تصور می شد مرگش به دلیل مرض کبد بوده است، اما تحقیقات اخیر بر اساس دسته ای از موهای بتهوون که پس از مرگش باقی مانده، نشان می دهد مسمومیت سرب باعث بیماری و مرگ نابهنگام وی شده بوده است (مقدار سرب خون بتهوون صد برابر بیشتر از مقدار سرب در خون یک فرد سالم بود). احتمالامنبع این سرب از ماهی های رودخانه آلوده دانوب و ترکیبی از سرب که برای شیرین کردن شراب استفاده می شود، بوده است.

بعید است ناشنوایی او به خاطر مسمومیت از سرب بوده باشد. برخی تحقیقات نشان می دهد اختلال در پادتنِ سیستم دفاعی بدن و دچار شدن به بیماری لوپوس منتشر عامل آن بوده است.
    

بهاءالدین خرمشاهی

استاد بهاءالدین خرمشاهی متولد 1324 در قزوین، نویسنده، مترجم، روزنامه نگار، طنزپرداز، فرهنگ نویس، قرآن پژوه و شاعرایرانی است. فردی با این پرکاری روزی افسرده بوده است و خود از گفتن آن ابایی ندارد. خرمشاهی در مقاله «نگاهی از درون» نوشته خودش به شرح بیماری اختلال افسردگی دوقطبی که به آن مبتلابوده، پرداخته است. امروز استاد از فعال ترین و برجسته ترین انسان های زنده عرصه فرهنگ، ادب و اندیشه ایرانی است.
    

آگاتاکریستی

آگاتا در پانزدهم سپتامبر 1890 به دنیا آمد. «ملکه جنایت» با نام مستعار ماری وستماکوت داستان های عاشقانه و رمانتیک نیز نوشته است، ولی به این سبب به او لقب ملکه جنایت دادند که خالق۶۶ رمان جنایی ماندگار بود. او خالق شخصیت هایی چون هرکول پوآرو و خانم مارپل بود. آگاتا کریستی دردسامبر۱۹۲۶میلادی ده روز ناپدید شد. اتومبیلش در گودال و خودش در هتلی پیدا شد​.

«مرگ مادرم وخیانت همسرم مرا افسرده و فراموشکار کرد»؛ او فقط همین یک جمله را گفت و این یک جمله شد سوژه فیلم «آگاتا» بعد از مرگش.

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا