رابطه سردمزاجی، خیانت و اعتیاد با نگاهی به فیلم «به خاطر پونه»
عنوان فیلم: به خاطر پونه
کارگردان: هاتف علیمردانی
خلاصه داستان: حدود 5 سال است که مجید و پونه با هم ازدواج کردهاند و زندگی میکنند. مجید، به موادمخدر اعتیاد دارد. از طرفی هم تفاوتهای فرهنگی، اجتماعی و… روزبهروز اختلافاتی را بین آنها به وجود میآورد که مجید را درگیر میکند.
بازیگران: هانیه توسلی، فرهاد اصلانی و…
اعتیاد به عنوان یک معضل اجتماعی از سالهای دور مورد توجه سینمای ایران قرار گرفته است. این بلای خانمانسوز هر بار با چهرهای جدید سراغ جوانان میرود و همین نکته موجب میشود فیلمهای ساختهشده در این نکته نیز شباهت زیادی با هم نداشته باشند. اعتیاد مدرن در مقایسه با اعتیاد سنتی الزامات و مصیبتهای خاص خودش را دارد و طبعا عناصر فیلمهای جدید نیز باید متفاوت از قبل باشد. در فیلم «به خاطر پونه» این نکته رعایت شده و به عنوان مثال میبینیم مجید شباهتی با معتادان کلیشهای سینما و تلویزیون ندارد. او آدمی فربه و تنومند است که سرحال و قبراق به نظر میرسد. باور عامیانه درباره اعتیاد این است که معتادان با کاهش وزنی جدی مواجه میشوند اما فیلم نشان میدهد اعتیاد الزاما به لاغری منجر نمیشود.
در این اثر اعتیاد مجید یکی از دلایل بروز بحرانهای خانوادگی در زندگی زوج میانسال معرفی میشود. روایت «به خاطر پونه» تاثیرات اعتیاد را در 2 محور «ناتوانی جنسی» و «توهم» بررسی میکند. البته قصه روی این 2 مساله خیلی متمرکز نمیشود و با اشارهای کوتاه از ماجرا گذر میکند. در حالی که کارگردان میتوانست با تاکید بیشتری این 2 مساله جذاب و بااهمیت را زیر ذرهبین ببرد. درباره نپرداختن به سردمزاجی مجید، میتوانیم بهانه ممیزی و خطقرمزها را بپذیریم، اما این بهانه درباره مساله توهم پذیرفتنی نیست. کاهش میل جنسی مجید در قالب یک دیالوگ بیان میشود. آنجا که پونه به او میگوید: «صبحها که از خواب بیدار میشم تو را نمیبینم، شب روتو از من برمیگردونی و…» یا این مکالمه:
پونه: چند وقته مثل خواهر و برادر زندگی میکنیم؟
مجید: نه اینکه تو خودت رو درست کردهای و رفتارت رو تغییر دادی؟
از این مکالمه مشخص میشود پونه و مجید رابطه جنسی موفقی با یکدیگر ندارند و علت آن هم به سردمزاجی مجید، عدم درک متقابل و سست بودن روابط عاطفی آنها با یکدیگر برمیگردد. ولی فیلمنامه روی این وجه داستان خیلی توقف نمیکند و به جایش مساله «توهم» مجید را عامل اختلافات آنها میداند. مجید به همسرش بدبین است و تصور میکند او با مرد دیگری ارتباط دارد. از لحظهای که پای معلم فتوشاپ به خانه مجید باز میشود، شک و وسوسه بیشتر سراغش میآید و بیتابتر میشود. این تردید را در چند جا میتوان به اعتیاد مجید نسبت داد ولی در بقیه موارد شک او ناشی از تفکرات سنتیاش است. مثلا در سکانسی که مجید سایهای را روی دیوار مشاهده میکند یا جایی که فکر میکند پونه استادش را از پنجره فراری داده است و…
اما در بقیه موارد مجید به خاطر اختلاف فرهنگیای که با همسرش دارد با او دچار چالش میشود. کارگردان فیلم (هاتف علیمردانی) در یکی از مصاحبههایش گفته: «فیلم من درباره اعتیاد است نه خیانت». در حالی که با بررسی فیلم درمییابیم در بیشتر لحظات مضمون خیانت و اختلافات فرهنگی دو طرف برجسته شده است نه اعتیاد. شخصیتها و کنشهایی که در فیلمنامه طراحی شدهاند همگی در خدمت انتقال این مفهوم هستند که دنیای مجید و پونه با هم متفاوت است و این دو حرف مشترکی با یکدیگر ندارند. مادران مجید و پونه از لحاظ سطح سواد، جایگاه اجتماعی، ارتباط با دیگران، نحوه پوشش و سبک زندگی زمین تا آسمان با یکدیگر فرق دارند. همانطور که خواهران این 2 نفر از 2 جنس متفاوت هستند.
اتفاقات روایت نیز بیشتر حول محور تفاوتهای فرهنگی 2 نفر میچرخند و مدام بر این مطلب تاکید میکنند که ازدواج این دو از ابتدا اشتباه بوده است. اگر قصه کدها و نشانههای بیشتری از اعتیاد مجید ارائه میداد میتوانستیم بپذیریم داریم فیلمیدرباره «اعتیاد» میبینیم.
اگر سکانسهای اعتیاد محور فیلم محدود به چند صحنه حضور مجید در کمپ ترک اعتیاد و چند دیالوگ اعتراضآمیز پونه میشود، یکی از سکانسهای مهم فیلم جایی است که مجید مواد مخدر را داخل چاه توالت فرنگی پرتاب میکند و چند لحظه بعد پشیمان میشود. اگر تعداد این سکانسها بیشتر میشد، پذیرفتن ادعای کارگردان مبتنی بر اعتیاد محور بودن فیلم راحتتر بود. در این فیلم دوستان معتاد مجید را نمیبینیم، نمیدانیم او چگونه موادش را تهیه میکند؟ میزان مصرفش چقدر است؟ چقدر درد میکشد و چگونه با آن کنار میآید؟ چطور به این راه کشیده شده و چه تلاشهایی برای ترک انجام داده است؟ و…
فیلمهای چند سال اخیر مثل خونبازی (رخشان بنیاعتماد)، مرهم (علیرضا داوودنژاد) و سنتوری (داریوش مهرجویی) مضمون اعتیاد را با دقت و تمرکز بیشتری به تصویر کشیدهاند، اما در فیلم «به خاطر پونه» اعتیاد حضوری سایهوار دارد و در درامپردازی خیلی به آن توجهی نمیشود.