چهره ها

چرا آنجلینا جولی و سایر هنرپیشه ها عمل زیبایی می کنند؟!

ما داریم به سمت جهانی حرکت می کنیم که در آن، بشریت بر طبیعت و دردهایی که از جانب آن بر او تحمیل شده، فائق می آید. او دیگر تسلیم شرایط آب و هوا نیست، تسلیم تاریکی و روشنی هوا نیست، تسلیم مطلق بلایای طبیعی نیست، تسلیم فقدان های بدنش (مثل بال نداشتن) نیست و نهایتاً، تسلیم ژنتیکی که از والدینش به ارث می برد نیست. آنچه مکاتب زندگی تا پیش از این به بشر عرضه می کردند، شیوه همزیستی مسالمت آمیز، با کمترین درد و بیشترین استفاده از «همین وضع طبیعت» بود. آنها به او می آموختند که چطور «با همین جسم»، «در همین جهان» زندگی کند. اما مدرنیته، هم جهان را و هم انسان را عوض می کند و مطابق میل آدمی قرار می دهد.

به نظر می رسد آنجلینا جولی هنرپیشه مطرح هالیوودی هم از جراحی زیبایی بی بهره نبوده است.

بر سر این مسیر، مانند تمام مسیرهای دیگر در طول تاریخ، دعوایی درافتاده. عده ای که هر کدام به دلیلی دل در گرو جهان سابق و وضعیت سابق بشر دارند، از این تحول هراسانند. آنها در انتهای مسیر «مهندسی ژنتیک»، لشکرهای سربازان خشن و بی احساسی را می بینند که بدتر از هر زمان دیگری «دیکتاتوری» را بر جهان حاکم می کنند. در پس «تحولات صنعتی»، نابودی کامل سیاره زمین را می بینند. در پس «آزادی های مدنی جدید»، فروپاشی بنیان خانواده را رصد می کنند. کلبه دیجیتال و دهکده جهانی را ظاهری فریبنده برای تحمیق بیشتر بشر و غفلتش از حوادث مهم می پندارند و…

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/bq112.jpg

بلیک لیولی، هنرپیشه جوان امریکایی و همسر رایان رینولدز، عمل جراحی زیبایی بینی انجام داده است.

گروه دیگر اما نظر متفاوتی دارند و نقدهای فوق به مدرنیته را ناشی از دلبستگی ها به جهان سابق می دانند. اینان دهکده جهانی را گامی جهت «شکستن انحصار علم» و نتیجتاً برخورداری همگان از تکنولوژی و علم مدرن می دانند و لذا هرگونه دیکتاتوری در جهان آینده را منتفی می پندارند. اینان خانواده های تک سلولی و زندگی های غیراجباری را که به «فروپاشی بنیان خانواده» تعبیر می شود، به مراتب جذاب تر از نظام مردسالاری سابق می دانند و تربیتی که کودک توسط رسانه ها و آموزش های مدرن می پذیرد را به مراتب مفیدتر از تربیت خانوادگی سابق. اینان به تکنولوژی امیدوارند و معتقدند که به سرعت بر بحران های زیست محیطی فائق خواهد آمد و ای بسا «کنترل اقلیمی زمین» را به دست بشر خواهد داد و…

در این بین، یکی از این مصادیق دعوا که خصوصاً در جامعه نیمه سنتی ما محل چالش است، بحث جراحی های زیبایی است. یکی از ویژگی های جهان سابق، «عدم برخورداری یکسان انسان ها از مواهب» بود. این مواهب می توانست ثروت، قدرت، امکان پیشرفت، هوش، اطلاعات، سلامت جسمی و در نهایت، «زیبایی» باشد. واقعیت این است که انسان ها همگی به یک اندازه زیبا نیستند. درست است که سلیقه ها متفاوت است و هر چهره ای بر دل فردی می نشیند، اما در عین حال «معیارهای ثابت زیبایی» هم وجود دارند که انسان ها را فارغ از سلایق مختلف، در نظر همگان زیبا و یا زشت می کنند. پوست صاف «برای همه» زیباتر از پوست لک و چروک است؛ بینی کوفته برای همه غیرجذاب تر از بینی خوش فرم است. گونه های برآمده یا اصطلاحاً «پروتز» برای همه لذت بخش تر از بی گونگی است و…

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/bq113.jpg

با نگاهی به تصاویر جنیفر انیستون در طی سال ها، می توان به نقش جراحی های زیبایی در چهره اش پی برد.

طبیعت در تقسیم زیبایی بین انسان ها، مانند تمام چیزهای دیگر، عادل نیست. از این رو همانطورکه می توان تلاش انسان ها برای کسب ثروت و قدرت و اطلاعات بیشتر را مصداقی بر مبارزه شان با این ناعدالتی طبیعی دانست و از آن دفاع کرد، می توان جراحی های زیبایی را هم مصداقی از همین مبارزه دانست. همانطورکه فرد غریزتاً می فهمد برای منافع و جایگاه بالاتر، می بایست ثروت و قدرت بیشتری داشته باشد، زن هم متوجه است که «قیمتش» با زیباتر شدن، بالاتر می رود.
همانطورکه در ابتدای متن اشاره کردیم، شاید انسان های معمولی قادر به تشخیص مقصدی که «همه دارند به سمت آن می روند» نباشند، شاید هیچ کدام فکر نکنند که اگر همه عمل زیبایی کنند چه خواهد شد، اما استعداد غریزی بالایی در تشخیص راه های جلو افتادن از یکدیگر در این مسیر دارند. لذا به نظرمی رسد «بی اثر بودن احتجاجات منتقدین این عمل ها» در جامعه ما، نه از سر جهل، بلکه اتفاقاً نشانه هوش مردم باشد…

منتقدین می گویند که این عمل ها بعضاً به پوست و صورت فرد ضربه می زند و نتیجه عکس می دهد. اما آیا براستی این دلیلی بر کنار گذاشتن کلی آنهاست؟ مگر «علم» مضرات ندارد؟ اصولاً «علم» ساختاری آزمون و خطایی و رو به پیشرفت دارد و در هر پیشرفت، عوارض و نقائص قبلی خود را اصلاح می کند. این مسأله درمورد «علم جراحی زیبایی» هم کاملاً صادق است و روز به روز، از عوارض آن کاسته و بر دقتش افزوده می شود و لذا نمی توان به صرف عوارض، کل آن را کنار گذاشت. مگر داروهای شیمیایی جدید، عوارض ندارند؟ چه کسی به این دلیل، کل آنها را کنار می گذارد؟ درثانی مگر چند درصد از کسانی که اینگونه عمل ها را انجام می دهند و چند نوع از این عمل ها، عوارض دارند؟

http://www.seemorgh.com/uploads/1393/02/bq114.jpg

نیکول کیدمن هم از ستارگانیست که جراحی  زیبایی انجام داده است.

انتقاد دومی که مطرح می شود، بر این باور استوار است که «خداوند به هرکسی یک چیزی داده؛ به یک نفر زیبایی، به یکی ثروت، به دیگری هوش قوی، به آن یکی اراده قوی و… هر کسی باید استعداد خودش را کشف کند و با پرورش همان، رشد کند و جایگاه اجتماعی خود را بیابد». اولین نقض بر این انتقاد این است که خب چه اشکالی دارد من هم استعداد خودم را رشد دهم و هم استعداد جدیدی کسب کنم؟! مثلاً اگر من باهوشم، چه اشکالی دارد که هم درس بخوانم و هم بینی ام را عمل کنم؟ نقض دوم هم اینکه اصلاً این گزاره که «استعدادها عادلانه بین انسان ها تقسیم شده و هر کسی چیزی دارد که دیگری ندارد» کجا اثبات شده؟ پس افرادی که هم سلامت جسمی، هم قدرت، هم ثروت و هم زیبایی دارند، از کُره ای دیگر آمدند؟!
انتقاد سوم بر اینگونه عمل ها، این است که چنانچه فراگیر شوند و همه بخواهند به هر دلیلی خود را زیر تیغ جراحی زیبایی قرار دهند، کم کم ذائقه انسان ها عوض می شود و به قیافه های معمول بسنده نمی کنند. این در واقع همان استدلالی است که برای حجاب ذکر می شود که چنانچه بخواهد رقابتی بین خانم ها در اینکه «چه کسی بهتر آرایش می کند؟ چه کسی خوشکل تر است؟ چه کسی خوشکل تر است؟» در بیفتد، آنچه در این بین از بین می رود، تمایل مردها بر ازدواج با صورت ها و قیافه های معمولی است و تا دختری به هزار وجه، خود را نیاراید، مورد پسند قرار نمی گیرد.
اینکه این استدلال تا چه حد درمورد حجاب قابل دفاع است، از موضوع این یادداشت خارج است. اما درمورد صدق آن بر عمل های جراحی، باید گفت که اتفاقاً این عمل ها پاسخی است برای ذائقه هایی که از جای دیگر ارتقا یافته. یکی از اجزای عالم مدرن، رسانه و سینما است که محور آن، جذابیت است. به بیان ساده تر، در عالم مدرن از آنجاکه زیباترین افراد برای ایفای نقش و بازیگری بر صحنه می آیند، ذائقه های خود به خود بالا رفته اند. عمل های جراحی اتفاقاً به مثابه کمکی است به افراد تا بتوانند در این رقابت عقب نمانند. چنانچه به واقعیت جامعه خودمان هم نگاه کنیم، این مسأله بوضوح قابل اثبات است. دیگر حتی پسرهای مذهبی هم زمزمه «چشم آبی» و «موبلوند» و «بینی کشیده» و «لب برآمده» دارند! عمل های جراحی درواقع سوبسیدی به همه است تا بتوانند با «اشراف زیبایی» رقابت کنند.
انتقاد آخری که مطرح می شود و آنچنان قوتی هم ندارد، این است که این عمل ها نوعی «فریب» محسوب می شوند. خصوصاً اگر زیبایی فرزندان لحاظ شود. فرد به ظاهر فرشته ای را می بیند و طبیعتاً انتظار دارد فرشته هم از او متولد شود! اما خبر ندارد که این درواقع دیوی بوده که در صورت پری ظاهر شده! پاسخ این انتقاد هم روشن است: خب فرزند این فرد هم عمل زیبایی انجام خواهد داد! ضمن اینکه تجربه نشان داده تقریباً هیچ نسبت مستقیمی بین زیبایی و زشتی والدین با زیبایی و زشتی فرزندان وجود ندارد و چه بسیارند زیبارویانی که از زشت رویانی متولد شدند.
اما نکته مهم در این طرح نقد و پاسخ، این است که نگارنده هوش خاصی برای پاسخ به آنها به کار نبرده است و تمامی جواب ها، صرفاً همان چیزی است که مردم عادی در جواب منتقدین می دهند و نقدشان را نمی پذیرند.

جمع بندی

دعوی مدرنیته، عوض کردن عالم و آدم است و در این مسیر، اجزایش اتفاقاً به خوبی عمل می کنند. لذا نمی توان یک جزء از آن را با این بهانه که در تضاد با ساختارهای سنتی سابق است، مورد نقد قرار داد. نقد اجزاء مدرنیته تنها دو راه دارد: نقد درون گفتمانی که بیاییم نشان دهیم یک جزء، اتفاقاً چگونه مجدداً ساختارهای پوسیده سابق را احیا می کند و در تضاد با هدف مدرنیته است. و دوم نقد برون گفتمانی که اصل غایت مدرنیته، یعنی همان «عوض کردن عالم و آدم» را به چالش کشیدن است. والا با پذیرش غایت مدرنیته در دیگر ابعاد، نمی توان اجزاء آن را بر اساس پارادایم های سنتی مورد نقد قرار داد.

گرد آوری:  گروه  فرهنگ و هنر سیمرغ
www.seemorgh.com/culture

  مطالب پیشنهادی:

زوج های واقعی هنری هالیوودی+ تصاویر

ممنوع الکاری مسیر زندگی هنرپیشه را تغییر داد!

کلاه قرمزی میهمان ویژه روز پدر

طناز طباطبایی با آرایش غلیظ+ تصاویر

قصه این شبهای سحر ولدبیگی

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا