چهره ها
فریده سپاه منصور بازیگر نقش محترم در دردسرهای عظیم 2
فریده سپاه منصور بازیگر سینما و تلویزیون در سریال دردسرهای عظیم در نقش یک زن با وجوهات خاکستری به ایفای نقش میپردازد با او درباره این حضورش گفت وگویی انجام داده ایم.
چطور شد بازی در سریال برزو نیک نژاد را پذیرفتید؟
برای من فیلمنامه خیلی مهم است و نام کارگردان هم مساله بسیار مهمی است. موقعی که سریال خانه ای در تاریکی به کارگردانی سعید سلطانی را بازی می کردم، برزو نیک نژاد، دستیار کارگردان و برنامه ریز کار بود. همان زمان متوجه شدم که نیک نژاد استعداد و پتانسیل کارگردانی را دارد و موقعی هم که دو سال قبل اولین فیلمش را ساخت، نشان داد که این کار را بلد است و سال قبل هم قسمت اول دردسرهای عظیم با استقبال خوب مخاطبان مواجه شد و به طور حتم آینده درخشانی پیش رو دارد. برای ساخت تله فیلمش سال قبل هم از جشنواره یاس جایزه بهترین کارگردانی را به دست آورد.
فریده سپاه منصور در سریال دردسرهای عظیم
چه فاکتوری در سریال دردسرهای عظیم برایتان جذابیت داشت؟
روابط گرم و صمیمی بین خانواده ها در این سریال برایم خیلی جذابیت داشت. معمولا در جامعه ما رابطه بین عروس و خانواده با نگاه یک سویانه دیده می شود. در سریال دردسرهای عظیم خوشبختانه این نگاه دوسویه است و همیشه می گوییم مادرشوهر بدجنس است و همیشه ما با یک تصویر کلیشه ای مادر شوهر روبه رو هستیم. تا این جای سریال هم کمابیش این نظریه تایید می شود اما به تدریج به نگاه متفاوت تری می رسیم که باورهایمان تغییر می کند. نکته مهم دیگری که در این سریال مورد بررسی قرار می گیرد، این است که زود قضاوت می کنیم و بهتر است با دقت و تامل دست به قضاوت بزنیم. الان خیلی فیلمنامه برای بازی به من پیشنهاد می شود و فیلمنامه هایشان برایم فرستاد می شود اما همه چیز کلیشه ای و تکراری به نظر می رسد و در من رغبتی ایجاد نمی کند که بازی شان کنم. در این سریال به طرز خوبی هر چیزی که مطرح شده، ابعاد مختلفش مورد بررسی قرار گرفته است.
آیا محترم به لحاظ شخصیتی آدم خاکستری ای است؟
درستش این است که خاکستری باشد. همه ما آدم ها خاکستری هستیم. برخی ها با توجه به ویژگی هایشان نیمه سفید وجودشان پررنگ تر است و برخی دیگر تمایل بیشتری به سیاهی دارند.
چقدر به محترم به خاطر رفتارهایی که بروز می دهد، حق می دهید؟
مادران یا والدینی که خود را مالک فرزندان شان می دانند، رفتارهایشان متناقض می شود و به نظرم بچه ها هدیه خداوند هستند. خداوند امانتی به عنوان فرزند را در اختیار ما قرار می دهد و وظیفه ما، خوب تربیت کردن شان است تا انسان های درستی به جامعه تحویل دهیم، بعد بگذاریم که نوع زندگی و همسر را خودشان انتخاب کند؛ همان پروسه ای که برای ما هم وجود داشته است و ما هم از یک جایی به بعد، از پدر و مادر مستقل شده ایم. باید در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته باشیم. احساس مالکیت داشتن نسبت به عزیزان مان چالش برانگیز است. محبت پدر و مادر به فرزند فطری است اما محبت فرزند به والدین اکتسابی است و فرزند می تواند والدینش را دوست نداشته باشد. با داشتن رابطه خونی محبتی به وجود نمی آید. فرزند محبت می بیند و محبت می کند اما والدین اگر محبت بچه شان را نبینند باز هم دوستش دارند. وقتی مادری مثل محترم خودخواه است و دوست دارد همه بدون چون و چرا از او تبعیت کنند. در این نوع رابطه ها همه از این نوع آدم مثل محترم فرار می کنند.
به نظر می رسد در این خانواده جای زن و مرد عوض شده و محترم رفتارهای مردانه دارد و شوهرش برعکس همواره در حال پخت و پز و شست وشو است؟
محترم مادری است که خیلی خودش را سالار می داند و انجام دادن امور زنانه و شستن ظرف و پخت و پز و سایر کارهای خانه را کسر شأنش می داند و رغبتی به انجام دادن این نوع کارها ندارد.
اما شستن و غذا درست کردن جزو خصلت های زنانه است؟
محترم فقط دوست دارد بنشیند و دستور بدهد و به دیگران عتاب و خطاب کند.
زن مدیری به نظر می رسد؟
بله، زن مدیری است. خیلی از خانم ها دارای این خصلت هستند و در بیرون یک مجموعه یا موسسه را مدیریت می کنند و در ضمن در خانه کارها را انجام می دهند و کسر شأن شان نمی دانند. محترم مثل یک موجود نازپرورده و ننر است که در طول عمرش دست به سیاه و سفید نزده است و حالا هم که زن پا به سن گذاشته ای است، باز هم این خصلت هایش را حفظ کرده است.
به نظر می رسد کرنش و خوش خدمتی های شوهر محترم به خاطر ثروت و مکنت مالی اوست؟
بله، از این منظر هم می شود به قضیه نگاه کرد. از منظر روانشناسی متوجه می شوید آدم هایی که دوست دارند به آن ها امر و نهی شود، معمولا با زنانی ازدواج می کنند که این خصلت را داشته باشند. عوام می گویند خداوند نجار خوبی است و به خوبی در و تخته را به هم جور می کند. البته در بروز این رفتار مرد هم نقش دارد و شاید شوهر محترم دوست دارد فرمانبردار باشد و کارهای خانه را انجام دهد و تحقیر هم بشود و خم به ابرو نیاورد.