دلتنگی پدر مرتضی پاشایی
پدر مرتضی پاشایی با انتشار عکس زیر اینستاگرامش نوشت:
اینستاگرام پدر مرتضی پاشایی
طلوع بی غروب پسرکم
رو به چشمه ای نشستم و آب زلالش عکس چشمان تو شد
دستی به زلالی آب کشیدم و عکس چشمانت از هم پاشیده شد
نمیدانم چه داشت آن مظلومیت چشمانت که از زلالی آب هم زیباتر میشد
قلبم میتپید اما نگاه تو لحظه ای از من برداشته نشد
کجا بودم و رو به کدام چشمه ی زلال نشسته بودم که هر چه کردم هیچ چیز عوض نشد
سر از زلالی آب بلند کردم و چشمانم از سبز رنگ بودن درختان بهشت برداشته نشد
آخ که چه زیباست پشت سرم سایه ای جز شکل تو دیده نشد
اینبار عکس چشمان تو خیال و رویا نشد
عکس چشمانت از پشت سرم فقط قاب یک عکس نشد
لبخندی زدی و چیزی جز مهمان بهشت شدنم به من ثابت نشد
فهمیدم مهمان بهشتم و میزبانم جز مرتضی کسی دیگر نشد
چه زیبا بود زندگی در زیبایی سرزمینش نواخت این دل و لحظه ای از بودن کنار او خسته نشد
