حرف جالب ژیلا امیرشاهی درباره خانواده اش
گفتگو با ژیلا امیرشاهی مجری به خانه برمیگردیم
ژیلا امیرشاهی فارغ التحصیل رشته اقتصاد و بازرگانی در مقطع کارشناسی می باشد، بیشتر در برنامه های خانواده محور که ابتدا در سیمای خانواده و بعد از آن در برنامه به خانه بر می گردیم فعالیت داشته است.
ژیلا امیرشاهی مجری یکی از پر مخاطب ترین برنامه سیماست، برنامه ای خانواده محور با سال ها سابقه، ژیلا امیرشاهی یکی از مجریان برنامه «به خانه برمی گردیم» است که دراین گفت وگو در مورد موضوعات گوناگونی پیرامون اجرا و برنامه های خانواده محور صحبت کرده ایم. در ادامه پاسخ های خواندنی ژیلا امیرشاهی را می خوانید.
ژیلا امیرشاهی مجری به خانه برمیگردیم
اجرا در حوزه خانواده و حضور برای سالیان متمادی در برنامه «به خانه برمی گردیم» بنا بر علاقه خودتان بود یا این که به پیشنهاد دوستان و همکاران وارد این عرصه شدید و در آن باقی ماندید؟
من به پیشنهاد یکی از دوستان به این سمت وسو کشیده شدم، سال ها در رادیو گوینده برنامه های ادبی بودم و قصد آمدن به تلویزیون را هم نداشتم اما به واسطه اولین پیشنهاد حضور در برنامه «نغمه ها» که قرار بود گل های رادیو را به صورت تصویری به نمایش درآورند وارد تلویزیون شدم، بعد از این برنامه «حافظه برتر» را تجربه کردم که برنامه ای کاملا علمی و تخصصی بود، سپس به دعوت آقای پورمحمدی که در آن زمان تهیه کننده برنامه « سیمای خانواده » بودند و اصرار همکارم آقای هرمز شجاعی مهر به این برنامه رفتم؛ نه این که میلی به حضور در این برنامه ها نداشتم، نه!
به طورحتم علاقه مندی وجود داشت که این حوزه را انتخاب کردم اما انتخاب خودم نبود و درواقع از جانب آن ها به این سمت کشیده شدم. حدود هفت ماه و کمتر از یک سال در «سیمای خانواده» بودم و بنا به دلایلی با اختیار خودم از آن بیرون آمده و وارد برنامه«به خانه برمی گردیم» شدم.
چند سال است که در «به خانه برمی گردیم» حضور دارید و مردم شما را به عنوان مجری این برنامه می شناسند؟
تاریخ دقیقی را نمی توانم بگویم، شاید 17 سال از حضورم در این برنامه بگذرد اما هیچ وقت به خاطرم نمانده است که بخواهم زمان مشخصی را به شما بگویم، به طور قطع اواخر دهه 70 بود که وارد «به خانه برمی گردیم» شدم.
طبق گفته خودتان حضور چندین ساله در «به خانه برمی گردیم» باعث نمی شود به تجربه دیگر حوزه های برنامه ای علاقه مند باشید؟
البته لازم است اشاره کنم که درحال حاضر در شبکه سلامت هم مشغول هستم. خیلی علاقه مندم برنامه هایی که مخصوص بانوان است را تهیه کنم، به عنوان مثال در مورد خانم هایی که فرهنگی، کارآفرین و… هستند. ساخت برنامه هایی از جنس زنان را در ذهن دارم اما تا به حال این فرصت در اختیار من قرار نگرفته است، اگر این اتفاق رخ دهد با کمال میل از تجربیات و علایقم که به طور قطع در وجود سایر همکارانم نیز وجود دارد استفاده می کنم. باور دارم بعد از سال ها تجربه و کار کردن می شود این تجربیات را در زمینه های دیگری به کار گرفت اما باید پیشنهاداتی در این راستا مطرح شود و راه را برای ما هموار کنند که هنوز این اتفاق روی نداده است.
ژیلا امیرشاهی مجری
با توضیحاتی که در مورد برنامه سازی ارائه کردید تا به حال طرحی را آماده داشته اید که برای ساخت آن اقدام کنید؟
درحال حاضر شرایط سازمان به علت بودجه بندی ای که وجود دارد در صورت پیشنهاد طرح و تولید یک برنامه باید اسپانسر معرفی شود. من با شرایط هنری تر پیش می روم و چندان برایم قشنگ نیست که بخواهم به دنبال اسپانسر باشم، البته نه این که تابه حال پیشنهادی در این خصوص مطرح نکرده باشم، خیر! شاید سال ها پیش این کار را کرده باشم اما در شرایط کنونی برنامه سازی مقداری به بودجه بندی سازمان مربوط می شود، از این نظر ترجیح دادم که جلو نروم و از طرفی فکر می کنم سیاست های سازمان صداوسیما قائدتا باید به گونه ای باشد که با تجربه ای که خودشان هزینه کرده و ما را به جایگاه کنونی رسانده اند (البته لیاقت های خود افراد و تلاش های آن ها را نیز نباید نادیده گرفت) می توان این پیشنهادات را مطرح و از وجود افراد باتجربه استفاده کرد اما عملا شاهد این اتفاق نبوده ایم.
شما با اجرای همزمان مجریان خانم و آقا در برنامه ها موافقید؟
صددرصد؛ هر دو صورت اجرا خوب بوده و دارای حال وهوای مخصوص به خود است، مسئله مهم این است که گروهی که با یکدیگر همکاری دارند چقدر بده بستان های کاری را می دانند و از پس کارهای گروهی به خوبی برمی آیند. مقصودم این است که هر مجری ای نخواهد در اصطلاح ساز خود را بزند، فرض کنید یک روز در برنامه من و همکارم آقای بی نیاز به دلیل نیامدن یکی از کارشناسان برنامه دو بخش را با گفت وگو گذراندیم،
نه من مشکلی با ایشان دارم و نه آقای بی نیاز با من، فکر می کنم هر دوی ما کار گروهی را بلد باشیم و برهمین اساس توانستیم برنامه ای در خور را اجرا کنیم اما اگر قرار باشد مجری مرد، ساز خود را بزند و مجری زن هم همین طور در نتیجه نمی توانند با هم کنار بیایند، مهم تعامل در کار گروهی است که بایستی در یک برنامه تلویزیونی دو طرف با هم به چگونگی نحوه اجرا واقف باشند، درصورتی که این فاکتورها را بدانند، برنامه بسیار جذاب خواهد بود، بازهم می گویم اگر هرکس ساز خودش را بزند نه برنامه خوبی را شاهد خواهیم بود و نه بیننده از تماشای آن لذت کافی خواهد برد.
ژیلا امیرشاهی مجری صداوسیما
پوشش ظاهری برای یک مجری چقدر حائز اهمیت است؟ شما جزو آن دسته از مجریان زن هستید که بسیار به پوشش خود توجه می کنید؛ چرا این موضوع برای شما اهمیت دارد؟
من به تنوع در لباس مجری باور زیادی دارم؛ اجازه دهید خاطره ای را در همین مورد برای شما بگویم، زمانی که در رادیو بودم نوع پوشش متفاوت بود اما اولین برنامه ای که قبل از «نغمه ها» به من پیشنهاد شد برنامه ای بود به عنوان «صدا در سیما» که پشت صحنه برنامه های رادیویی را به تصویر می کشید، خاطرم هست که در آن زمان اصرار می کردم به شرطی این برنامه را می پذیرم که هر 13 قسمت برنامه را با یک دست لباس اجرا کنم، هرچه خانم تهیه کننده اصرار می کرد که تلویزیون با رادیو متفاوت است من در جواب می گفتم ما هویت برنامه های رادیویی را نشان می دهیم باید با همان پوشش ظاهر شوم و درنهایت هر 13 قسمت را با همان یک دست لباس سورمه ای اجرا کردم اما بعدها که پا به تلویزیون گذاشتم، متوجه شدم عرصه تصویر بسیار فرق می کند و بیننده با جذابیت رنگ، تنوع لباس و پوشش البته از نوع اسلامی و با رعایت خط قرمزهایی که همه ما برای عفت و مرتب بودن یک خانم مدنظر داریم مواجه است. بنابراین باور زیادی به تنوع در رنگ و پوشش لباسی که انتخاب می کنم دارم چرا که می توان از آن الگو بردای کرد، همین طور تنوع رنگ ها و مدل ها می تواند به بیننده کمک کند تا منتظر چیز جدیدی باشد؛ هم حرف های تازه تر و هم پوشش و آراستگی بهتر.
خانواده در زمینه کاری چقدر همراه شما هستند؟
برای شروع کارم کمک های خانواده بسیار موثر بود، به خصوص در زمان فعالیتم در رادیو،صدای من را ضبط می کردند و من گوش می کردم، باورم نمی شد که صدای خودم را می شنوم فکر می کردم صدای جذاب تری دارم (باخنده) هم اکنون مثل هر موقعیت دیگری خانواده ام به همه این اتفاقات عادت کرده اند و من هم راه خود را پیدا کرده ام. طبق آمارهای موجود «به خانه برمی گردیم» بین تمام برنامه های خانواده و غیرخانواده پربیننده ترین برنامه رسانه ملی است؛ بنابراین شاید خانواده من مختص به همسر و دخترانم نیست بلکه بزرگ تر شده، من خانواده بزرگی به نام ایران دارم و به هیچ وجه این جمله را شعارگونه نمی گویم.
بازخوردهای مخاطبان چطور است؟
در مواقع معمول زندگی، در کوچه و خیابان افرادی را می بینم که با عشق و لبخند به سراغ من می آیند. این برخورد به معنای این است که من سرجای خودم هستم، چرا که با دیدن من روی خود را برنمی گردانند و به هرحال به عنوان کسی که هویت این برنامه است، با دیدن این برخوردها حس خوبی به من دست می دهد.
ویژگی اصلی «به خانه برمی گردیم» چیست که توانسته پر مخاطب ترین برنامه تلویزیون باشد؟
اولین تهیه کننده برنامه عقیده داشت که این کار باید یک دایره المعارف سیار و جامع باشد و برهمین اساس برنامه ها را با تنوع زیادی چیده بود؛ ورق زدن برنامه در بخش های متنوع، سرزندگی، شادابی و انتظار را برای بیننده به همراه داشت. جاری بودن یکی از نکات قوی و مثبت این برنامه است.
خودتان پیگیر برنامه های خانواده محور شبکه های دیگر سیما هستید؟
متاسفانه خیر، زیرا من سه روز در هفته صبح ها در شبکه سلامت هستم و از دیدن برنامه های صبح معذورم، سه روز هم در برنامه «به خانه برمی گردیم» اجرا دارم که برنامه های عصر را نمی توانم تماشا کنم. زمان هایی که منزل هستم را به تحقیق و مطالعه در مورد برنامه اختصاص
می دهم، امکان ندارد بدون تحقیق در برنامه حاضر شوم. درباره برنامه تفکر می کنم، چراکه بسیار برایم باارزش است.
رابطه شما خارج از حیطه کاری با کدام یک از مجریان «به خانه برمی گردیم» صمیمی تر است؟
با هیچ کدام از آن ها روابط خارج از حوزه کاری ندارم اما در اجرا با آقای بی نیاز بسیار راحت هستم، ما هر دو قزوینی هستیم و به فضای ادبی علاقه مندیم، با او راحت تر برنامه اجرا می کنم.