از مچ انداختن تا وزن کشی حمید سوریان در خندوانه

وزن کشی حمید سوریان در خندوانه

حمید سوریان کشتی گیر ایرانی دارندهٔ 6 مدال طلای کشتی فرنگی در مسابقات جهانی و یک طلای المپیک 2012 لندن است که دیشب به خندوانه آمد.

شامگاه دوشنبه 14 فروردین، حمید سوریان کشتی گیر ایرانی وزن 59 کیلوگرم، دارنده شش مدال طلای کشتی فرنگی در مسابقات جهانی و یک طلای المپیک 2012 لندن مهمان برنامه خندوانه با اجرای رامبد جوان شد.

سوریان در پاسخ سوال رامبد جوان که پرسید این روزها مشغول چه کاری است، گفت:«بعد از المپیک 2016 ریو، شش ماه است که استراحت می کنم. در المپیک تمام تلاشم را کردم تا اتفاق خوبی رقم بزنم و دل هموطنانم را شاد کنم اما متاسفانه نتیجه نگرفتم. بنابراین سعی کردم با فاصله گرفتن از ورزش شرایط روحی ام را بازسازی کنم.»

حمید سوریان و رامبد جوان

این ورزشکار در ادامه در پاسخ به این که آیا بعد از ریو مورد بی مهری قرار گرفت یا نه گفت:«جواب دادن به این سوال آسان نیست. دنیای قهرمانی، دنیایی پر رمز و راز است و نامهربانی هم در آن هست. یک قهرمان زمانی که نتیجه نگیرد مورد کم لطفی واقع می شود. این کم لطفی گاهی اوقات مغرضانه است و گاهی بی غرض.»

او ادامه داد:«مردم همیشه نسبت به قهرمانانشان محبت دارند و تنها دلیلی که باعث می شود یک ورزشکار تن به سختی ها بدهد مهر و محبت مردم است. کم لطفی ها یا از سوی مدیران است یا حاصل مدیریت غلط که در هر محیط کاری می تواند وجود داشته باشد.»

در ادامه رامبد جوان به شکستگی گوش های سوریان اشاره کرد و او در جواب گفت:«10، 12 ساله بودم که گوشم شکست. از وقتی خودم را شناختم همراه پدر و دو برادر بزرگ ترم به سالن کشتی می رفتم. از فرق سر تا کف پایم به دفعات دچار شکستگی شده است. در 18، 19 سالگی فکم شکست، الان هم دو پلاتین در پایین صورتم است.»

سوریان در مورد وزنش هم به شوخی گفت:«همان طور که خانم ها دوست ندارند سن شان را بگویند، کشتی گیران هم روی وزن شان حساسند. آن موقع که کشتی می گرفتم 59 کیلو بودم، الان فکر کنم 65 یا 67 کیلو باشم. در هر صورت بیشتر از 70 کیلو نیستم.»

در ادامه رامبد جوان وزنه ای روی صحنه آورد و بعد از وزن کشی مشخص شد که خودش 93 کیلو و سوریان 70 کیلو هستند.

سوریان که در خانواده ای با حضور شش برادر در محله شهر ری بزرگ شده است گفت:«هنوز هم به محله قدیمی مان سر می زنم و رفقای بچگی ام را دارم. زمان هایی که به شهر ری می روم زیباترین لحظات زندگی ام است. من در جنوبی ترین نقطه تهران خیلی چیزها را با پوست و گوشت و استخوانم حس کرده ام.»

او که چند سالی است به عنوان سفیر بهزیستی مشغول فعالیت است در پایان در مورد کاری که خواهد کرد تا یک یا چند نفر را خوشحال کند توضیح داد:«به مکان هایی که خود بهزیستی صلاح بداند کمک خواهم کرد و همچنین کودکانی که در مناطق محروم هستند و سالن ندارند می توانند بیایند تا به آن ها آموزش بدهم و همین طور کودکان کار.»