چهره ها

زندگی شخصی مارال فرجاد از آشپزی تا خانه داری + عکس جدید

گفتگو با مارال فرجاد

مارال فرجاد بازیگر تئاتر و تلویزیون در خانواده ای هنرمند به دنیا آمده و بزرگ شده است، پدرش جلیل فرجاد و خواهرش مونا فرجاد هر دو از بازیگران کشورمان میباشند.

 از خانواده ای هنرمند می آید و به قول خودش از کودکی، شهرت را تجربه کرده. امروز هم دارد این شهرت را تجربه می کند اما به مدیریت و کنترل آن باور دارد؛ نکته ای که از پدر، جلیل فرجاد آموخته است. گفتگوی ما با او البته محدود به شهرت و هیجانات ناشی از آن و زندگی خصوصی افراد مشهور نماند و به دغدغه های شخصی و اجتماعی هم کشید. این که چه نکته هایی از جامعه او را به واکنش وا می دارد و برخوردش با اتفاقات چگونه است.

گفتگو با مارال فرجاد
 

هفت سین مارال فرجاد 

در ابراز دغدغه ها روی این گزاره مکث و گلایه داشت که چرا منِ بازیگر باید الگوی جامعه باشم و نتوانم راحت زندگی کنم. قرار مصاحبه در یکی از رستوران های شهر بود و مارال فرجاد با سفارش شیشلیک یا همان دنده کباب معروف، باعث شد گفتگو با غذاباز بودن و آشپزی و خورد و خوراک شروع شود.
 

دغدغه های شخصی و اجتماعی و عید و سفر در گفتگو با مارال فرجاد 

اصطلاحا شکمو یا غذاباز هستید؟
– نه. غذای رستوران را دوست دارم اما در خانه، نه خیلی دوست دارم غذا درست کنم و نه خیلی اهل تنوع غذایی هستم.
 
واقعا غذای خانه را دوست ندارید؟
 – اصلا درست نمی کنم.
 
بلد هم نیستید؟
– چرا، بلد هستم اما به خودم می گویم وقتی یک بازیگر کارهای به آن سختی را انجام می دهد خب غذا پختن برایش کاری ندارد.
 
خب چطور کارهای سخت انجام می دهید اما غذا درست نمی کنید؟
 – چون تنبلی ام می آید!
 
دستپخت تان خوب است؟
 – اگر غذا درست کنم همه می گویند شاهکار است. اینجوری نیستم که بگویم خیلی زن خانه داری هستم، خانه داری نمی کنم، اتفاقا خیلی هم شلخته ام. اصلا از آن دست آدم ها نیستم که این موضوع را یک پوئن مثبت بدانم و بگویم کدبانو یا خانه دار هستم اما هر غذایی که می پزم همه می پسندند. تنبلی ام بر می گردد به این که چون دائم سر کار هستم و خانه نیستم، بعد از یک مدت همه چیز یادم می رود. مثل این روزها که سر تمرین تئاتر هستم و اگر بخواهم به پخت و پز فکر کنم برایم عذاب آور می شود. پس ترجیح می دهم غذا از بیرون بگیرم.
هفت سین مارال فرجاد

عکسهای جذاب مارال فرجاد 

این که می گویید دستپخت عالی دارید به تجربه آشپزی زیاد و آزمون و خطا بر می گردد؛ در صورتی که اصلا آشپزی نمی کنید چطور دستپخت تان اینقدر خوب شده؟
 – خب، بعضی اوقات آشپزی می کنم اما این که همیشگی باشد، نه. فکر کنم نزدیک به یک سال است که غذا نپخته ام، فقط چند وقت پیش یک ماکارونی درست کردم که خوشمزه شد اما چون زیاد بود، نصفش خورده شد و مابقی اش در یخچال ماند. حالا خیلی نه، اما قدیم خیلی شکمو بودم. بعد چون یک دوره مجبور شدم رژیم بگیرم، همین طبعم را تغییر داد. مثلا الان صبحانه و تقریبا ناهار نمی خورم ولی شام می خورم ولی آن موقع ها که شکمو بودم صبح که بیدار می شدم صبحانه همه چیز می خوردم. اصلا به ذوق غذا خوردن از خواب بیدار می شدم و از شب قبل تو فکر خوردن بودم. مادرم می گفت اینقدر نخور! یا وقتی رژیم داشتم در راه مدرسه هر چه دلم می خواست می خوردم و بعد می آمدم خان، تازه در منزل به مادرم می گفتم ناهار را زودتر بشد. آن موقع ها برای غذا می مردم.
 
بعد مجبور شدید به رژیم گرفتن؟
 – بله، البته آنقدرها چاق نبودم و اگر الان 57 کیلو هستم، آن زمان 63 کیلو داشتم و فیلم های بسیاری هم بازی کردم اما خب یک بازیگر باید تناسب اندام داشته باشد. وقتی رژیم گرفتم از این چیزی که اکنون شما می بینید خیلی لاغرتر شده بودم و برای همین حالا غذا می خورم تا از گرسنگی نمیرم و ویتامین های کم بدنم جبران شود وگرنه در کل میل به غذا خوردن ندارم.
 
چرا باید الگو باشم؟!
 
عکسهای جذاب مارال فرجاد

جلیل فرجاد در کنار دخترانش مونا فرجاد و مارال فرجاد 

اتفاقات جامعه و هنرمند

وظیفه و رسالت هنر و هنرمند، ارائه زیبایی است. یعنی مثلا یک بازیگر باید هر چیز را از صافی هنرش بگذراند و به مخاطبانش هدیه کند. در جامعه ای که اخبار منفی و تلخ زیاد به چشم و گوش می خورد، یک هنرمند باید چه کاری انجام دهد؟
 
– چرا باید زیبایی را نشان دهیم؟
 می خواهم بدانم با اخبار بد و رویدادهای ناگوار، اصلا روبرو می شوید یا نه، اصلا موبایل یا تلویزیون تان را خاموش می کنید و بی توجه از آن می گذرید؟
 
– نه، بی تفاوت نیستم. یعنی نمی توانم باشم. خبرها و اتفاقات را دنبال می کنم و با جزئیات پیگیر هستم. در رابطه با دو موضوع خیلی واکنش نشان می دهم؛ یکی آزار حیوانات چون بی زبان هستند و دیگری دستفروش های خیابان. به جز آن نه؛ چون کاری از دست من بر نمی آید. بعضی اتفاقات هم سیاسی است، من هم که آدم سیاسی نیستم. نه اعصاب، نه توان و نه وقتش را دارم که به آنها بپردازم. اخباری مثل جنگ و … هم که به من مربوط نمی شود. اما اگر موضوع مربوط به حیوانات و حمایت از آنها باشد، مطمئنا پیشقدم می شود.
 
گاهی حتی دیروقت از سر فیلمبرداری به خانه بر می گردم اما باز سعی می کنم برای حیوانات غذا بگیرم و هر حمایتی که از دستم بر می آید انجام دهم. موضوع دیگری که روی آن حساس هستم، بچه های کار و دستفروش است و می دانم اگر آنها را حمایت کنم کسی به من انگ سیاسی نمی زند. وقتی می توانم از این آدم های مظلوم و بی پناه حمایت نم خب چرا این ار را انجام ندهم؟ برای همین در صفحه ام در اینستاگرام عکس های برخورد و رفتار ناشایست با اینها را می گذارم تا حداقل پخش شود و دو نفر آدم این را ببینند و فکری به حال آن کنند.
 
کپشن های تان را خودتان می نویسید؟
 – بله.
مونا فرجاد

عکس جدید مارال فرجاد 

خیلی زمان می گذارید؟
 – نه خیلی. حسی که دارم را سریع بیان می کنم.
 
به این که شاید به دو نفر این موضوع بر بخورد یا با کسی مشورت کنید فکر نمین کنید؟
 – نه، چون نمی خواهم به کسی آزار برسانم یا شخصیتی را زیر سوال ببرم بلکه می خواهم توجه ها به این موضوع جلب شود، فقط همین.
 

تئاتر برایم مهم است

آدمی هستید که برای کار، زندگی را تعطیل می کند یا برعکس؟
 – موقعی که تئاتر دارم به دلیل آن که خیلی تمرکز لازم دارم، خیلی از چیزها از جمله دید و بازدیدها را کنار می گذارم. حتی خیلی جاهایی که ضروری و مربوط به کارم نیست را نمی روم و در واقع زمان اجرای تئاتر همه چیز برایم تعطیل می شود. اگر ساعت 9 اجرا داشته باشم از ساعت 5 بعدازظهر داخل سالن تئاتر می نشینم. وقتی هنوز هیچ کس حضور ندارد، من در سالن حضور دارم و آخرین نفر هم خارج می شوم، چون تئاتر برایم مهم است. حتی خیلی از حرف ها و گلایه ها را می شنوم اما گذری از آن رد می شوم و سعی می کنم ماجرا نسازم. خیلی وقت ها به خانواده ام می گویم زمانی که تئاتر دارم، اتفاقاتی که می دانید با شنیدنش، من به هم می ریزم را به من نگویید چون به هم می ریزم. سعی می کنم آن طرف را مدیریت کنم و اجازه تاثیرگذاری در کارم را ندهم.
جلیل فرجاد

مونا فرجاد و پدرش در گذر زمان 

کلا در زندگی چه چیزی شما را به هم می ریزد؟
 – به معنای واقعی چیزی که به هم می ریزدم و حداقل 6-5 ساعت من را درگیر خودش می کند، مشکلات و حوادثی است که برای خانواده ام رخ می دهد؛ یعنی اگر بشنوم برای بابا، مامان و مونا اتفاقی افتاده است، همین من را ساعت ها درگیر خودش می کند و حالم را متغیر می کند.
 
وقتی عصبی و به هم ریخته می شوید، قدرت مدیریت و مک دارید یا خیر؟
 – شاید خیلی کوتاه داد و بیداد کنم. بعضی وقت ها می توانم مدیریت و کمک کنم.
 
از کسی کمک می گیرید؟
 – از همه کمک می گیرم؛ از دوستان، مشاور، خانواده و همه و همه کمک می گیرم

 

عکسهای مارال فرجاد

عکسهای مارال فرجاد

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا