دلیل ازدواج نکردن مسعود پزشکیان از زبان پسرانش
همسر مسعود پزشکیان همچنان در خاطر آقای دکتر
دکتر مسعود پزشکیان نامزد تائید صلاحیت شده در چهاردهمین دوره انتخابت ریاست جمهوری اسلامی ایران است که نامش با جهشی چشمگیر در گوگل در صدر لیست نامزدها قرار دارد. برای بسیاری از افراد آشنایی با زندگی خصوصی کاندیداهای ریاست جمهوری جالب است. ظاهرا پزشکیان زندگی عاشقانه ای در گذشته داشته و با وجود گذشت 30 سال از فوت همسرش هنوز ازدواج نکرده و دلیل این مسئله را در ادامه این بخش از نمناک، از زبان فرزندانش و خود دکتر در گفتگوی صورت گرفته آنها با مجری برنامه دست خط می خوانید.
فرزندان مسعود پزشکیان از دلیل ازدواج نکردن پدر گفتند
یوسف و مهدی پزشکیان، پسران دکتر مسعود پزشکیان درباره حادثهای که برای مادرشان رخ داد و دلیل ازدواج نکردن پدرشان صحبت کرده و گفتند:
عکس پسران مسعود پزشکیان
خوب ما اون موقع کوچیک بودیم و داشتیم از یک مسافرتی برمیگشتیم به تبریز، همه اعضای خانواده با یک ماشین بودیم.
تصادف اتفاق افتاد، پدر از تصادف هیچی تو ذهنش نیست، ماشین چپ میکنه و با یه سنگی برخورد میکنه و مادر و برادر کوچکترم در این حادثه مرحوم میشن.
دلیل ازدواج نکردن پدرم، بیشتر به خاطر ما بود، میگفتند که اگر ازدواج کنم شاید در حق شما اجحاف بشه، واقعاً در کمتر کسی میشه این کارهایی که ایشون برای ما کردند رو دید اما سعی میکنیم که نذاریم ایشون تنها باشند.
مسعود پزشکیان هم در تکمیل صحبت های فرزندانش در مورد دلیل ازدواج نکردنش اینگونه توضیح داد:
طبیعتاً نمیشد، اگر یکی در خونه باشه و با بچهها اختلاف کنه، بالاخره باید طرف یکی رو بگیری، من و بچهها راحتتر میتونستیم با هم باشیم بدون اینکه این اختلافات پیش بیاد.
اشک های مسعود پزشکیان برای همسر مرحوم اش
ماجرای ازدواج دکتر مسعود پزشکیان و همسرش
او در ادامه صحبتهایش درباره همسرش چنین گفت:
بر اساس اعتقادی که داشتیم، ازدواج کردیم، من دانشجو بودم و ایشون هم دانشجو بود و 500 تومانم پول داشتم کلاً و با همون 500 تومن ازدواج کردیم، ایشون دانشجو بودن و در حین تحصیل هم بچهدار شدیم.
طبیعتاً کار سختی بود و بعد انقلاب و جنگ شد و من در هر عملیاتی شرکت میکردم و در خانه نبودم. مادر و پدر همسرم از تهران به تبریز اومدند و ساکن و ماندگار شدند، خیلی هم به همسرم کمک میکردند.
با این سختی و هر دو درس میخوندیم، سخت بود بچهها رو با همدیگه بزرگ کردن من هر وقت کارم تموم میشد به خانه میاومدم تا ایشون هم بتونن درس بخونن.
من جراح عمومی شدم و ایشون جراح زنان شد، من رفتم فوق تخصص قلب و ایشون فوق تخصص نازایی رو میخوندند و در کاری که میکردیم جز بهترینها بودیم.
همسر دکتر پزشکیان متأسفانه در سال 1373، به همراه یکی از فرزندانش در سانحه تصادف درگذشت.