10 چهره ای که بعد از مرگ بیشتر دوستشان داشتیم! +عکس
نیک دریک
نیک دریک، ترانه سرای انگلیسی و بزرگی بود که در طول زندگی اش، توجهات زیادی را به سوی خود جلب نکرد. اما پس از مرگ در همه جای جهان شناخته شد. هرچند او مبتلا به اضطراب اجتماعی بود و نمی توانست در جمع به اجرا بپردازد، او تا پیش از مرگش در سال 1974، فرقه ای را برای خود ساخت. بلافاصله پس از مرگش، ترانه های نیک سر و صدای زیادی بر پا کرد (بخصوص در میان بسیاری از طرفداران شرقی)؛ درباره او مستندهای زیادی ساخته شده است و در تبلیغات فولکس واگن از ترانه های او استفاده شده است؛ حتی یک آهنگ نیز درباره او نوشته شده است- زندگی در شهر شمالی، توسط آکادمی دیریم.
سقراط
سقراط، به عنوان یک فیلسوف روشنفکر یونانی، در دورانی زندگی می کرد که تفکر مترقی بسیار چالش برانگیز تلقی می شد. هرچند او بعدها به عنوان پیشگامی در فلسفه غرب مورد احترام قرار گرفت، اما هوش و تفکر او که در آن زمان مخالف با عقیده رایج بود، و جلوتر از زمان خود حرکت می کرد، سبب شد تا توجه مقامات عالی به او جلب شود. و از او خواستند تا تفکرات و عقایدش برای همیشه خاموش شوند. سرانجام، او محکوم به فاسد کردن تفکر یونانیان شد. او را به مرگ محکوم کردند، و تفکر او بعدها سراسر جهان را در نوردید.
امیلی دیکنسون
امروز، از دیکنسون به عنوان یکی از بزرگترین شاعران آمریکا یاد می شود. اما این شاعر در دوران زندگی اش مورد توجه قرار نگرفت. در حالیکه بسیار افسرده و شدیدا و به طرزی غریب منزوی بود، از جهان فاصله گرفت و در دنیای تاریک خود با موضوعاتی غریب سر و کله میزد- مرگ و جاودانگی. هرچند در طول زندگی اش، چندین مجموعه شعر چاپ نمود، اما او در سکوتی خاموش فعالانه کار می کرد. پس از مرگ او در سال 1886، خواهرش 1800 اثر ناشناخته از او را پیدا کرد و نبوغ شاعری این زن را به جهان معرفی نموده و شناساند.
ادگار آلن پو
ادگار آلن پو در دوران زندگی اش، فقط به عنوان یک ویراستار و منتقد ادبی شناخته شده بود. در طول زندگی اش تنها یک اثر شاخص از خود به چاپ رساند (کلاغ سیاه)؛ کتابخانه شخصی او از شعرهای حماسی و داستان های کوتاه، تا زمان مرگش در سال 1849، ناشناخته باقی ماند. حال، او را یکی از بزرگ ترین شاعران تمام دوران آمریکا می دانند. او سرانجام، به خاطر نبوغش، به عنوان پیشگام داستان های کوتاه در سراسر جهان شناخته شد. او همچنین به عنوان خالق ژانر داستان پلیسی معروف است.
یوهان سباستین باخ
باخ که ارگ نواز کلیسا بود، تا اواخر دوران زندگی خود به عنوان یک موسیقیدان، برجسته نشده و دیده نشد. هرچند او به عنوان یک پیانیست و ارگ نواز برجسته در سراسر اروپا شناخته شده بود، اما تا قرن نوزدهم به عنوان یک موسیقیدان معروف نشد؛ این اتفاق پس از مرگ او در سال 1750 بود. باخ مخترع دوباره چرخه موسیقی بشمار نمی آید، بلکه به عنوان فردی شناخته میشود که سبک ترکیبی درخشانی را خلق کرده است. از او به عنوان بزرگ ترین موسیقیدان دوران باروک و پس از آن یاد می کنند.
لینی بروس
لینی بروس، که در زمان خود از شهرت خاصی برخوردار نبود، کمدینی بود که به خاطر کارهای وقیح و شرم آورش شهرت داشت. او هرچند فقط چندبار در تلویزیون مشاهده شد، اما به خاطر اظهارات صریح و روشنش در سراسر کشور مشهور بود، و به همین دلیل چند بار نیز بازداشت شد و در لیست سیاه تمام کلوب های کشور آمریکا و سپس استرالیا قرار گرفت. بروس در سال 1966 از دنیا رفت، اما روح کارهای او در بسیاری از کمدی ها باقی ماند. و در سال 2004، مرکز کمدی، او را در میان صد چهره برجسته این ژانر قرار داد- تنها دو نفر از این کمدین ها بروس را چهره خلاق و برجسته ای می دانستند.
جان کیتس
جان کینس شاعر انگلیسی بود که به خاطر سهم و تاثیری که بر جنبش رومانیک گذاشته است، معروف می باشد. با وجود استعداد اولیه او در انتخاب کلمات و تصور و خیال بسیار پر شور، منتقدان و افراد معاصر با او، کارهای ادبی او را در زمان حیاتش نادیده می انگاشتند. او در سنین جوانی در سال 1821 از دنیا رفت. حال کارهای او در میان استادان و شاعران مدرن، به عنوان یک جواهر پنهان دیده میشود.
جف باکلی
جف باکلی، پس از آنکه یک دهه را به عنوان یکی از اعضای گروهی در لس آنجلس، سپری کرد، خود گروهی را درست نموده و آلبومی با عنوان گریس را ضبط و برای حدود یک سال تور مختصری را برگزار نمود. در دوران زندگی خود، هرگز به خاطر کارهایش مورد تشویق قرار نگرفت. هنگامی که باکلی در سال 1997 در رودخانه غرق شد، چهار سری آهنگ نمونه از خود بر جای گذاشت، که در نهایت شهرت او را رقم زد. کارهای فوق العاده او سبب شد تا جف به صدر لیست بهترین آهنگ ها بیاید؛ از جمله به خاطر آهنگ هالیلویای لئونارد کوهن.
وینسنت ونگوگ
مانند اکثر هنرمندان آرام و فکور، وینسنت ونگوگ، زندگی را با افسردگی و اضطراب طی کرد؛ به همین خاطر به عنوان یک آدم فرومایه شناخته می شد. او به طور مداوم با بیماری روانی در مبارزه بود، و تا اواخر بیست سالگی، نقاشی کردن را آغاز نکرد، اما پیش از آنکه یک دهه بعد و در سال 1890 خودکشی نماید، 2000 اثر هنری از خود بر جای گذاشت. هرچند در دوران زندگی اش بسیار مورد قدردانی قرار می گرفت، اما او صاحب آثار ارزشمندی در دنیای هنر است و تاثیری مثال زدنی را بر هنر قرن بیستم و استفاده از رنگ، بر جای گذاشت.
بیلی مییز
بیشتر به خاطر میزبانی برنامه پیتچ من، و فروشنده انحصاری، شناخته شده و معروف است. اما او را پیشگام برنامه های سرگرم کننده می دانند. او صفحه نمایش تلویزیون شما را چنان منفجر می کند که نامش را در کنار چنین برنامه هایی به خاطر بسپارید. تا زمان مرگ او در ژوئن سال 2009، جهان به تنفر از مییز علاقه داشت؛ در این زمان بود که او را به خاطر کارهایش شناختند.