نمایشنامهنویسی که با پزشکان میانه خوبی نداشت!
نگاه گذرایی به زندگی و مرگ مولیر
نمایشنامههای مولیر مملو از جملاتی است که رفتار مردان قرن 17 را به تمسخر میگیرد. هیچکس از گزند حرفهای مولیر در امان نیست. بورژواها، سناتورها و پزشکان از جمله گروههایی هستند که بهطور مرتب مورد حملات تمسخرآمیز مولیر قرار میگیرند. پزشکان در نمایشنامههای او افرادی پیر هستند که دانش آنها بیتاثیر و از مد افتاده است!
در کتاب مشهور او «بیمار تخیلی»، مولیر شخصیتی به نام آرگون را به تصویر میکشد که در آرزوی پزشک شدن است و در مصاحبه امتحانات پزشکی شرکت میکند. طی این مصاحبه آرگون به کسی که آزمون میگیرد جوابهایی مسخره در قبال سوالات پزشکی میدهد و آزمونگیر هم جوابهای او را مناسب و خوب تلقی میکند و درنهایت به او مجوز شرکت در کلاسهای پزشکی و پزشک شدن را میدهند.
اینکه مولیر پزشکان عصر خود را به تمسخر گرفته چندان هم بیدلیل نیست. نحوه درمان آنها بسیار قدیمی و بیتاثیر بوده و حتی گاهی سبب فوت بیمار میشده است. به عنوان مثال در سال 1665 وقتی آن دتریش، مادر «پادشاه- آفتاب» به سرطان پستان مبتلا شد پزشکان روی سینه او پودر سنگ میریختند. این نوع درمان خرافاتی نه تنها موثر نبود بلکه بیماری را حادتر میکرد.
البته باید پذیرفت که در قرن 17، امکانات کنونی مثل سونوگرافی، ام.آر.آی، اکوگرافی، شیمیدرمانی و انواع جراحیهای کنونی وجود نداشته است. اما خود مولیر چگونه درگذشت؟ او که خود نگاه منفی و بدبینانهای به پزشکان عصر خود داشت، در چهارمین روز اجرای نمایشنامه «بیمار خیالی»، درد شدیدی در قفسه سینهاش داشت! عوامل سعی کردند وی را از بازی کردن منصرف کنند اما او گفت: «چگونه این کار را کنم، در حالی که کارگران بسیاری امروز از طریق اجرای این نمایش نان شبشان را درمیآورند.» او سر صحنه رفت، بازی کرد و ناگهان در میان یکی از دیالوگهایش دردی شدید حس کرد که سعی در پنهان کردناش داشت اما نتوانست. او را به خانهاش بردند و دو تن از خواهران مسیحی سرصحنه نیز او را همراهی کردند و بالای سرش دعا خواندند ولی هیچ کاری فایدهای نداشت و درنهایت خون از دهاناش بیرون زد و او را خفه کرد.
مولیر، نمایشنامهنویس مشهور، آخرین نفسهایش را 17 فوریه 1673 در ساعت10 شب کشید و در حالی که 51 سال و یک ماه داشت، چشم از جهان فروبست و او را در قبرستان سنتژوزف دفن کردند. در روز خاکسپاری مردم جلوی در خانه مولیر جمع شدند و همسر او از پنجره در حالی که از مردم میخواست برای همسرش دعا کنند، پول پایین میریخت.
اولین نشانههای بیماری در 27 نوامبر 1665 بعد از اتمام نمایش «عشق پزشکی» با بالا آوردن خون که نشانه «سل» است در مولیر ظهور کرد. بعد از آن مکررا مولیر دردهایی را در سینه حس میکرد و دچار عفونت ریوی بود اما توجهی به آن نداشت تا آنکه درنهایت یکی از همین دردها جانش را گرفت.
www.seemorgh.com/culture
منبع: salamatiran.com
مطالب پیشنهادی:
بازیگران و هنرمندانی که پارکینسون داشتند!
از آتوسا تا اوریانا فالاچی: سرطان سینه در گذر تاریخ
داستاننویسان جوانمرگ شده!!
آیا عفونت استرپنوکوکی موتسارت را کشت؟
ونسان ونگوگ نقاش، دیوانه نبود!