چهره ها

ناگفته های مهدی ربیعی از پلیس محبوب لیسانسه ها

مهدی ربیعی پلیس محبوب سریال لیسانسه ها

ستوان نعیمی یکی از شخصیت های محبوب سریال لیسانسه ها است که مهدی ربیعی نقش آن را بازی میکند . بازیگر تازه کاری که توسط سروش صحت بعد از سالها پایش به تلویزیون باز شد این روزها به یکی از محبوب ترین شخصیت های این سریال تبدیل شده است.

در ادامه گفتگوی جذابی را با مهدی ربیعی بازیگر نقش ستوان نعیمی در سریال لیسانسه ها میخوانید.

شخصیت ستوان نعیمی این روزها بین مخاطبان سریال لیسانسه ها طرفداران زیادی پیدا کرده. مهدی ربیعی، بازیگر این نقش از چگونگی حضور در سریال، مواجهه اش با پلیس و شیوه کارکردن با سروش صحت می گوید.

سریال لیسانسه ها علاوه بر شخصیت های اصلی که قصه روی زندگی آنها می گذرد، یک شخصیت فرعی هم دارد که سر بزنگاه پیدایش می شود و چند دیالوگ می گوید و در همان مدت زمان کوتاه همه را می خنداند. ستوان نعیمی، مامور نیروی انتظامی لیسانسه هاست که موقع حرف زدن جوگیر می شود، تغییر صدا می دهد و جمله هایش را بدون فعل ادا می کند و ویژگی های جالبی دارد. این شخصیت فرعی در فصل اول سریال معرفی شد اما در فصل دوم، حضورش پررنگ تر شده و الان بار بخشی از کمدی سریال روی دوش اوست. گفت و گوی ما با مهدی ربیعی، بازیگر نقش ستوان نعیمی را بخوانید.

گفتگویی جذاب با مهدی ربیعی بازیگر لیسانسه ها

سروش صحت معمولا در هر کدام از سریال هایش نقش های فرعی جالب و اثرگذاری خلق می کند که تا مدت ها در ذهن مردم می ماند. در «لیسانسه ها» ستوان نعیمی، جذاب ترین گزینه ای است که به مخاطبانش معرفی کرده. آشنایی شما با پروژه چطور شکل گرفت؟

واقعیت این است که کار من طراحی ساختمان و ویلاهای پیش ساخته است. به خاطر کارم با افغانی های زیادی در ارتباطم. از من خواستند بازیگری برای نقش افغانی بهشان معرفی کنم. بازیگری که الان نقش سرکارگر افغانی ساختمان پدر حبیب را دارد من به آنها معرفی کردم. وقتی می خواست تست بدهد همراهش رفتم. خیلی ضعیف بود. وسط تست گرفتن از او، من یک مرتبه شروع کردم به افغانی آواز خواندم. آقای صحت خوشش آمد ازم پرسید دوست داری بازی کنی؟ گفتم خیلی. راستش در شمعدونی هم قرار بود در دو سکانس نقش یک دکتر را بازی کنم که موفق نشدم.

مهدی ربیعی

مهدی ربیعی بازیگر نقش ستوان نعیمی در لیسانسه ها

پس قبلا سابقه بازیگری داشتید؟

اولین بار سال 68 وقتی پنجم دبستان بودم برای بازی در چند سکانس از یک مجموعه که حسین محب اهری در آن حضور داشت انتخاب شدم. از آن به بعد تا 84 فعالیتی نداشتم. بعد سراغ بازیگری و تئاتر کودک رفتم و خیلی جدی در کلاس های سیامک صفری و علی سرابی شرکت کردم. تا حالا چند تئاتر بازی کرده ام که کارهای خوبی هم بوده اند.

پس اول قرار بود نقش افغانی را شما بازی کنید؟

آقای صحت ازم تست گرفت و من را به عنوان سرکارگر افغانی ها انتخاب کرد. بعد گفت من یک نقش پلیس دارم که خیلی روی آن حساسم. یک بار برای دورخوانی نقش پلیس پیش او رفتم. از چند نفر تست گرفت. آخرین لحظه دستیارش پرسید:«از ربیعی تست نمی گیری؟» گفت چرا. بعد از من تست گرفت و از کارم خوشش آمد.

با همین صدا و لحن تست دادید؟

من یک تستی زدم و گفتم مثلا پشت بی سیم جوگیر شده ام و دارم اینطوری حرف می زنم. دیالوگی را به این شکل خواندم و صحت خوشش آمد. قرار بود در فصل اول فقط در چند سکانس حضور داشته باشم اما کم کم سکانس هایم بیشتر شد. وقتی کار پخش شد مردم خیلی خوش شان آمد و استقبال کردند. برای همین هم در فصل دوم کلا نقشم زیادتر شد.

لحن ستوان نعیمی با شیوه ای که الان در کار می بینیم همان لحنی است که روز اول برای تست به آن رسیدید؟

من روز اول خیلی اتفاقی از این لحن استفاده کردم. اصلا قصدم این نبود که کل سریال اینطوری حرف بزنم ولی آقای صحت خواستند که با همین لحن و حتی یک مقدار اگزجره تر بگویم. البته قرار بود از چیزی که الان می بینید اگزجره تر باشد اما ناظر پلیس که همراه کار بود اجازه نمی داد.

این فکر که فعل ها را حذف کنید و فقط منظور را با چند کلمه برسانید پیشنهاد شما بود یا صحت؟

اینها همگی فکرهای آقای صحت بود که دیالوگ پلیس فعل نداشته باشد و حرفش را سریع برساند.

مهدی ربیعی

مهدی ربیعی بازیگر نقش ستوان نعیمی در لیسانسه ها

تیکه کلام «تمام» چطور؟

تمام را واقعا یادم نیست از کجا آمد اما الان اکثر هنرپیشه های کار خودمان هم مدام می گویند تمام.

گفتید قصد داشتید لحن ستوان نعیمی اگزجره تر از چیزی باشد که الان می بینیم اما پلیس اجازه نداده است. کلا دخالت پلیس به چه صورت است؟ در تمام سکانس هایی که شما حضور دارید ناظر هم هست؟

در تمام سکانس هایی که من در لباس نیروی انتظامی ظاهر می شوم ناظر وجود دارد اما وقتی که با لباس شخصی هستم و مثلا داخل چلوکبابی می روم دیگر ناظر نیست. کلا در سکانس هایی که من به عنوان پلیس حضور دارم، از اول تا آخر ناظر هم هست و دیالوگ ها را چک می کند.

در کل میزان مداخله پلیس در سکانس هایی که شما حضور دارید چقدر است؟ چقدر دیالوگ ها را کم و زیاد می کند یا به لحن صحبت کردن ایراد می گیرد؟

کم و زیاد آنچنانی که نداریم. یک جاهایی ممکن است کلمه هایی را جا به جا کنند اما در فصل اول روی مسئله صدا خیلی مشکل داشتند. ما پنج قسمت اول را با لحنی که الان می بینید ضبط کردیم. بعد از پنج قسمت فشارها زیاد شد و گفتند لحن باید تغییر کند. پنج قسمت بعد را با لحن معمولی گرفتیم اما بالاخره یک شب مانده به پخش اجازه گرفتند تا صدا را تغییر ندهیم. من شب آخر رفتم دفتر و دوباره از اول پنج قسمت دوم را دوبله کردم.

الان بعد از دو فصل، پلیس این شخصیت را پذیرفته؟ یا هنوز هم مشکل دارند؟

مامورهایی که اطراف می بینم همگی خوش شان آمده و راضی اند. به خاطر این که ما در این سریال فقط با پلیس شوخی نکردیم. با تمام اقشار جامعه و شغل های مختلف شوخی کردیم. همه چیز کاملا فانتزی است. این را هم باید بگویم که پلیس با وجود زحمت های زیادی که می کشد کاملا مظلوم واقع شده. این لباس های ضدگلوله ای که می پوشند در گرما و سرما واقعا اذیت می کند. پوتین ها و موتورهای شان درخور شخصیت پلیس ایران نیست. تصورم این است که الان با این سریال مردم توانسته اند با پلیس یک رابطه مهربانانه تری برقرار کنند.

الان همه در اداره پلیس شما را به عنوان ستوان نعیمی می شناسند؟

نه خیلی ها فکر می کنند واقعا همکارشان هستم. خود آن ناظری که همراه پروژه بود می گفت تنها دلیلی که باعث شده اجازه پخش بدهند چهره من است چون چهره موجهی دارم و کاملا جدی به نظر می رسم.

پوشیدن لباس و بستن اسلحه و… هم کاملا با نظارت پلیس بود؟

من سه تا لباس داشتم و یک لباس گشت ساعت 10 شب، یک لباس کادر داخل اداره و یکی هم مخصوص زمستان که در حالت های مختلف طبق نظارت ناظر پلیس می پوشیدم. هرکدام از این لباس ها جایگاهی دارد که آنها تشخیص می دهند.

سروش صحت از جمله کارگردان هایی است که حساسیت زیادی روی پلان ها دارد. با حساسیت خیلی زیادی ضبط می کند و از هیچ نکته ای به راحتی نمی گذرد. همکاری با این کارگردان چقدر سخت بود؟

سروش صحت واقعا آدم باسواد و پرانرژی است. کسی بتواند کنار آقای صحت کار کند واقعا شاهکار کرده چون خیلی سختگیر است و وسواس زیادی دارد که ایده خوب دربیاید. خب طبیعی است که یک جاهایی اذیت شدم چون اجازه نمی دهند کی واو کم و زیاد کنی و تا وقتی همه چیز درست نباشد نمی گذارد بروی. اگر پنجاه بار هم تکرار شود باز هم با مهربانی ادامه می دهد.

الان مردم شما را در خیابان می شناسند؟

بله واقعا از ستوان نعیمی خوش شان آمده. من را می بینند می گویند چرا انقدر نقشت کم است. خیلی ها می گویند ما لحظه شماری می کنیم تا نعیمی بیاید.

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا