مراسم بزرگداشت مرحوم خسرو شکیبایی با حضور چهره های مختلف هنری و بازیگران معروف با اجرای رضا رشیدپور و در در ایوان شمس برگزار شد.در این مراسم از کتاب مرحوم خسرو شکیبایی رونمایی شد و هنرمندان یاد و خاطره اش را گرامی داشتند.
برخی از هنرمندان به روی سن آمده و در مورد مرحوم خسرو شکیبایی جملاتی را ادا کردند.
استاد جمشید مشایخی روی سن آمد و سخنانش را چنین آغاز کرد:به نام خداوند جان خرد، کزین برتر اندیشه بر نگذرد. خوشحالم که در جمع شما عزیزان هستم، اکثر شما عزیزان میهمان نیستید بلکه میزبانید. می دانم شما اهل شنیدن نیستید بلکه یک هنرمند حرف هایش را با آثاری که خلق می کند، ارائه می دهد.
شهاب حسینی در مورد زنده یاد خسرو شکیبایی چنین گفت:شادروان خسرو شکیبایی تجسم عینیت یافته خلوص بازیگری بود.
مهتاب کرامتی روی سن آمد و در وصف مرحوم خسرو شکیبایی اظهار داشت:یادم هست روزی، روزگاری زندگی آکنده بود از عشق و عشق توانایی به امید رسیدن، یافتن، لحظه ها را ساختن، دشمنی ها را بدور انداختن. دلم می خواست درد سینه را مرهمی باشم برای سینه چاکان، من عاشق شدم به خانه پروین، ولی بی پروا بگوییم، عاشقانه نمی گویم، باورها را بشکن، آری عاشق مرده، اما من هنوز عاشقم، عاشق یک خوشه پروین.
مجید جعفری:بخش عمده کار زنده یاد خسرو شکیبایی با خانواده اش بود. او زندگی جداگانه از کارش نداشت، همسرش هم از قدیم یکی از دوستانش بود و نتیجه اولین ازدواج او فرزندی بود به نام پوپک اما رسم زمانه در سزرمین ما این طور رقم می خورد که بزرگان هرگز آسودگی نمی بینند و نخبه کشی از رسوم دیرینه ما است که از نمونه آن می توان به ذکریای رازی، فردوسی و .. اشاره کرد که آن بزرگواران هم در روزگار سختی زندگی کردند. به هر حال زندگی اول مرحوم خسرو شکیبایی به جدایی افتاد و زندگی دومی آغاز شد و حاصل زندگی دوم فرزند ارزشمندی بود به نام پوریا، همچنین همسرش پروین کوشیار هم تا آخر عمر این مرحوم همراه و همدل او بود. همگان می دانند که زندگی اول مرحوم خسرو شکیبایی هم با عشق و محبت به وجود آمد و روزی که به اتمام رسید، همه ما حسرت خوردیم اما شرایط، سختی ها و دشواری ها باعث این جدایی شد.
در ادامه این برنامه مهران مدیری به روی سن آمد و در وصف مرحوم خسرو شکیبایی، خاطرنشان کرد:هنگامی که وارد سالن شدم دست نوشته ای از مرحوم خسرو شکیبایی به من دادند تا یکی از آنها را برای شما قرائت کنم اما وقتی آنها را می خواندم، یک چیز مشترک میان آنها وجود داشت و آن هم غم و اندوه بود و این سوال به ذهنم آمد که چرا ما خوشحال نیستیم.
ما عمدتا مشهوریم، پولداریم و …اما خوشحال نیستیم، جمله ای به ذهنم آمد که یکی از زیباترین کلام های تاریخ ایران است که در فیلم کمال الملک ساخته شادروان علی حاتمی عنوان شد و در آن کلام استاد جمشید مشایخی درخشان ظاهر شده اند. جایی که کمال الملک به مظفرالدین شاه، گفت:در ممالک دیگر فراوان هنرمند مثل من وجود دارد و یکی را بیش از دیگری ارج می نهند اما من در اینجا یک تنم و شما با این یک تن چه کردید.
سیاوش طهمورث ، رسول نجفیان، حمید سمندریان ، اکرم محمدی ، حامد بهداد و نیوشا ضیغمی از جمله هنرمندان دیگری بودند که به روی سن رفته و صحبت کردند.
زنده یاد شکیبایی در 28 تیرماه 1387 و در سن 64 سالگی در اثر بیماری عارضه قلبی درگذشت و در قطعه هنرمندان گورستان بهشت زهرا دفن شد. او مدت ها از عارضه سرطان کبد رنج می برد.
