روشنک عجمیان | روشنک عجمیان چرا بازی نمیکند؟ + تصاویر
حتما حضور موفق روشنک عجمیان در کوچه اقاقیا و جایزه بزرگ و پس از آن در اجراهای تلویزیونی چند مسابقه پرمخاطب را به یاد دارید، ولی چند سالی می شود که او را در سریال های ایرانی نمی بینیم. در ادامه گفتگویی با روشنک عجمیان و علت کم کاری اش را میخوانید.
بعد از سریال های کوچه اقاقیا و جایزه بزرگ کمتر شاهد حضور شما در تلویزیون بوده ایم دلیل این اتفاق چیست؟ بعد از حضور شما در دو سریال پر بیننده انتظار می رفت در کارهای بیشتری حضور پیدا کنید.
دلایل مختلفی دارد. اولین دلیل این بود که حدود چهار سال پیش خداوند دختری به من داد که ترجیح دادم تا دو سالگی اش هیچ کاری انجام ندهم. البته موفق نشدم چون پیشنهاد کار اجرا داشتم و هفته ای یک بار برای اجرا می رفتم و چند تله فیلم هم کار کردم. این ماجراها باعث شد که حضورم کمرنگ تر شود. علت دیگر این است که من در این سال ها چندین تله فیلم کار کردم که در سال چیزی حدود هشت ماهم به این کار اختصاص پیدا کرد و از آنجایی که تله فیلم به نسبت سریال، کمتر به دیده شدن بازیگر کمک می کند، باعث شد حضورم در تلویزیون کمرنگ شود.
دختر روشنک عجمیان
اما این اتفاق جنبه ناخوشایند دیگری هم داشت که باعث شد در ذهن کارگردانان و تهیه کنندگان کمرنگ تر شوم و پیشنهادات کارم کمتر شد؛ این روند فقط برای من پیش نیامده بلکه برای همه بازیگرانی که کار تله فیلم انجام دادند، اتفاق افتاده. البته مشکل دیگری هم بود و آن، فیلمنامه سریال هایی بود که می خواندم و می دیدم آنقدر ضعیف هستند که واقعا جایی برای کار کردن ندارند. این اواخر هم که سفری به کانادا داشتم و دو پیشنهاد واقعا خوب سریال را به دلیل این سفر از دست دادم. در کنار تمام این موارد، موضوع دیگری هم وجود دارد که در حالت کلی بد نیست به آن اشاره کنم و آن روح حاکم بر فضای سینما و تلویزیون ما در سال های اخیر است.
این موضوع چطور به فیلمنامه نویسی رسوخ پیدا کرد چون شاهدیم فیلمنامه هایی هم که نوشته می شود بیشتر به گروه سنی خاصی مربوط می شود؟
بعضی فیلمنامه نویسان خودشان را با این سیستم وقف داد ه اند و طوری شخصیت های قصه شان را انتخاب می کنند که فقط آدم های مشخصی می توانند آن نقش ها را ایفا کنند. بعضی ها هم بنا به درخواست تهیه کننده و کارگردان فیلمنامه می نویسند، در این بین تعداد معدودی هم داریم که کمتر آلوده این ماجرا شده اند. اما اگر بخواهم ارزیابی کلی از فیلمنامه ها داشته باشم، باید بگویم به شدت در این زمینه ضعف داریم و به همین دلیل خیلی از بازیگران اصلا حاضر نیستند در فیلم یا سریالی ایفای نقش کنند. شاید من و تعداد دیگری از دوستانم که شرایط من را دارند یک فیلمنامه متوسط را انتخاب کنیم و در آن کار حضور داشته باشیم اما یک بازیگر که 40-30 سال از عمرش را صرف این کار کرده حاضر نمی شود این فیلمنامه ها را بازی کند.
عکس روشنک عجمیان
یک مساله دیگر هم اینکه شما فیلمنامه ای را می خوانید و کار می کنید اما وقتی خروجی را می بینید اصلا ربطی به چیزی که شما خوانده اید، ندارد به خاطر اینکه افراد مختلف از کارگردان گرفته تا بازیگر و… در آن دخالت کرده و تغییرش داده اند. در حالی که سال های پیش چنین چیزی نبود و غالبا مطابق با متن کار پیش می رفت.
فکر می کنید این اتفاق چقدر باعث کنار گذاشته شدن بازیگران قدیمی تر شده؟ چون شاهد هستیم که در برخی مجموعه ها و فیلم های سینمایی، حتی بازیگران جوان را پیر می کنند تا نقشی را ایفا کنند که از عهده آن هم به درستی برنمی آیند.
دقیقا همین طور است و واقعا جای تاسف دارد. وقتی این موارد را می بینم همیشه این سوال برایم پیش می آید که چرا باید چنین باشد؟ چرا خانم ثریا حکمت باید در خانه بماند و به جایش سن بازیگر دیگری را 15، 20 سال بالا ببرند تا نقشی را ایفا کند که نه از عهده اش برمی آید و نه مخاطب او را می پذیرد؟ دلیل این اتفاق مگر غیر از این است که انتخاب ها از روی معیار درستی انجام نمی شود؟! خیلی از بازیگران توانای ما مانند خانم حکمت هستند که در این سال ها دیگر خبری از آنها نیست و کسی هم نمی پرسد که اینها کجا هستند و چه می کنند.
روشنک عجمیان
فکر می کنید انجام چه اقداماتی می تواند در وضعیت به وجود آمده بهبود به وجود بیاورد؟
ما بارها در مورد این مسئله صحبت کرده ایم و هیچ فایده ای هم نداشته. من تلویزیون را خیلی دوست دارم چون به نظرم مردمی تر است و مدیریت و نظارت بیشتری روی آن وجود دارد و بازیگر اگر مشکلی داشته باشد جایی هست که به آن رسیدگی کنند؛ با وجودی که شاید برخی آنها را به ناحق ممنوع الکار کرده باشند. به نظرم باید قوانینی گذاشته شود تا کسانی که واقعا دغدغه هنر و علم این کار را دارند، سر کار بیایند و بتوانند برنامه سازی کنند.
سختگیری ها باید بیشتر و انتخاب ها دقیق تر باشد تا هرکسی وارد عرصه نشود. متاسفانه ما در این حوزه خصوصا در سینما افرادی را داریم که بازیگری را حین کار یاد گرفته اند و امروز سوپراستار شده اند. کسی مخالف حضور سوپراستارها نیست اما واقعیت این است که این افراد باید درس بخوانند و تجربه کسب کنند و در مدتی که آنها مشغول تحصیل هستند افرادی که قدیمی ترند و از قبل در این کار بوده اند فرصت های کارشان را از دست ندهند و آن افراد هم بعد از اینکه یاد گرفتند وارد کار شوند.
روندی که امروز شاهدش هستیم دقیقا متاثر از همین امر است که افراد خام وارد کار بازیگری می شوند و افراد کهنه کار بیکار می مانند. افرادی که حاضرند به خاطر مشهور شدن تحت هر شرایطی و بدون دستمزد کار کنند و این فاجعه را رقم بزنند.