تئاتر درمانی
درمان جنون با تئاتر!
تجربه کردن, یورش برناشناخته هاست. درآن مقام که آدمی با تهوری بدوی به نبرد جهانی با نامکشوفات می رود و تمنای یافتن معنایی را در دل و جان می پروراند. این میل مبهمی است که در زیستن هر روز, همه دل به دریایش می سپاریم تا همچون گمشده ایی ازلی روزی راه حقیقت را دریابیم.
هنر از دیرباز جایگاه ویژه نزد اقوام مختلف داشته است، نه فقط از نظر زبانی و بصری و لطافت آثارهنری، که از نظر ارتباط مستقیم آن با روح آدمی. شاید از آن زمان که قبایل بدوی نقوشی را بر غارها حکاکی و خط و زبان را ابداع کردند تا احساسات، عواطف، خشم و نفرت خویش را باز کنند، هنر نیز پیوند خویش را با روح آدمی آغاز کرد.
هر اثر هنری روح انسانها را به گونه هایی صیقل می دهد، زمانی که با شخصیت داستانها، نقاشی زیبا، نوای گرم موسیقی و حرکات بازیگران، می گوییم، میخندیم، می جنگیم…خود را در”او” یا “آن” می یابیم، این هم ذات پنداری زمینه ساز احساسات نهفته ما می شود، احساساتی که از رنج ها،غم ها، تلخی ها، ناکامی ها و گاه شادی ها و موفقیت های فراموش شده حکایت دارند. اما در این میان تئاتر جایگاهی ویژه دارد.
آن که شاهکاری می آفریند و آن که بازی اش می کند، گویی زندگی را بازی کرده و تماشاگر با برقراری ارتباط با آن نقش، خود را می یابد و روح متلاطم خویش را آرام و نیروی مجددی را برای زندگی کسب می کند. نقش بازی کردن به شکل تئاتر از زمانهای قدیم و پس ازشکل گیری تمدن و شهرنشینی پدید آمده است.
در ابتدا تئاتر وسیله ایی برای انجام مراسم، آداب مراسم، آداب و سنن خاص بود. درحدود 4000 سال ق.م، مصریان نیز از تئاتر در این موارد بهره می گرفتند، همچنین در یونان قدیم، تئاتر تراژیک نضج گرفت که در آن، اسطوره های باستانی مثل اسطوره ادیپوس نمایش داده می شد.
حرکات موزون، رقص، آواز، موسیقی، پانتومیم و شکل های دیگر نمایش، چه از نظر بازیگر و چه از دید تماشاگر، نوعی نیاز بشری بوده است. در اوایل قرن بیستم، دکتر ژآکوب لوی مورنو اساس نظریه “سایکو درام” را در وین بنیان گذاشت. او در سال 1921 سایکودرام را “علم کشف حقیقت” نامید و موضوع را این چنین تعریف کرد:
“تئاتردرمانی نوعی کاوش علمی برای دریافت حقیقت از طریق شیوه های نمایشی است.”
مورنو برای رسیدن به هدف، کار خود را با شعار ” من می خواهم خودم باشم “ آغاز می کند و مهم ترین دستاوردهای روانی و آموزشی تئاتر درمانی را آموزش خود جوشی و خلاقیت می داند. این دیدگاه اضافه می کند که همیشه کسی یا چیزی که درحال خلق کردن است متضمن خطا می باشد، به این ترتیب مورنو به تعریفی کاربردی از سایکودرام می رسد:
“راهی برای تمرین زندگی بدون آنکه به خاطرآن تنبیه شویم “.
اصل کار مورنو از تئاتر تراژیک یونان قدیم اقتباس شده بود و تا تئاترها و نمایش های تلویزیونی و سینمایی فعلی نیز ادامه داشته است. مورنو از اخبار روزنامه شروع کرد و آن را به مسائل و تراژدی های زندگی افراد تعمیم داد. برای مورنو اشخاص نمایش دهنده و نمایش در “اینجا و اکنون” از اصول نخستین هستنند.
مورنو معتقد بود که در تمام اختلالات روانشناختی می توان از اصول تئاتر درمانی به مثابه روش درمانی مفید بهره گرفت. حتی در جنون!
در کل تئاتر درمانی تلفیقی از هنر تئاتر و دانش روانشناسی است که روی بیمارهای جسمی تاثیر مستقیم ندارد، مگر بیماری هایی که ریشه روان- تنی یا ریشه تمارض داشته باشند. یعنی فرد به دلیل مشکلات و مسائل روحی و روانی اش خود را بیمار نشان دهد. سایکو درام مستقیماً روی روان انسان تاثیر می گذارد و در یک محیط امن و دربسته امکان تمرین زندگی را فراهم می آورد تا بیماران موقعیت هایی را تجربه کنند که در زندگی واقعی تجربه آن امکان پذیر نیست،این تجربیات اگر در زندگی واقعی روی دهد ممکن است برای اشخاص عواقب سنگینی را به همراه داشته باشد.
آدمی که دچار اختلال خلقی یا عصبی است، پرخاشگراست، خجالتی و کم رو یا حتی پرحرف است، مشکلاتش از طریق تئاتردرمانی قابل حل است. در واقع تئاتر درمانی در درمان بیماری های پیشرفته روانی که نمی توان ریشه آن را پیدا کرد بسیار موثر است.البته با کمی دقت تفاوت های بسیاری بین تئاتر درمانی و سایکو درام هست. بدین صورت که در سایکودرام کارگردان به صورت گفتگو وارد عمل می شود و بیشتر سوال می پرسد و با تکنیک های خاص سعی در بهبود بیمار دارد. مثل تکنیک صندلی داغ که فرد می نشیند و افراد مختف این اجازه را دارند تا از او سوالات بیشماری کنند و او بدون هیچ ترس و واهمه ای به آنها جواب دهد.
اما در تئاتردرمانی، کارگردان بیشتر فضا میسازد و درمانجو را از طریق فضاهایی که ایجاد می کند به عکس العمل وا می دارد. در واقع به این صورت که با پخش موسیقی و حرکات که خود کارگردان وارد صحنه می شود بقیه هم از درون به این خواسته می سند و وارد بازی می شوند که همه چیز در همان ابتدا درمان محسوب می شود….
تهیه و تدوین: گروه فرهنگ و هنر سیمرغ
seemorgh.com/culture
اختصاصی سیمرغ