اختلال وسواس فکری-عملی (OCD) چیست؟ با علائم، درمان و علل بروز آن آشنا شوید
ممکن است از نظر شما افراد بسیار تمیز یا کمالگرا به اختلال وسواس فکری-عملی یا همان OCD مبتلا باشند، اما در بسیاری از موارد این تصور درست نیست. این اختلال که با وسواسهای فکری مکرر و ناراحتکننده و وسواسهای عملی مشخص میشود، تأثیر عمیقی بر زندگی افراد مبتلا میگذارد و اغلب مانع از فعالیت بهینه آنها در جامعه میشود. ما در این مقاله نگاهی جامع به علت، نشانهها و درمانهای موجود برای مقابله با این اختلال انداختهایم. با ما همراه باشید.
اختلال وسواس فکری-عملی چیست؟
وسواس فکری-عملی یک اختلال اضطرابی شایع است. این اختلال باعث بروز افکار، نگرانیها و ترسهای غیرمنطقی در شخص میشود. در نتیجه فرد مبتلا به این اختلال تلاش میکند با انجامدادن کارهای خاصی این افکار را تحت کنترل درآورد.
به این افکار و تصاویر نگرانکننده تکراری، وسواس فکری گفته میشود. این افکار و تصاویر غیرمنطقی هستند و میتوانند در شکلگیری اضطراب شدید در فرد نقش داشته باشند. منطق و استدلال به کنترل این افکار کمکی نمیکنند. وسواس عملی، انجام بیاراده یا اجباری اعمال خاص است. این نوع وسواس باعث انجام کارهایی میشود که به توقف یا کاهش افکار وسواسی کمک میکنند.
تقریباً ۲ درصد از جمعیت جهان به وسواس فکری-عملی مبتلا هستند. در بیشتر مواقع علائم این اختلال در طول دوران کودکی یا نوجوانی بروز میکنند و بهندرت پس از ۴۰ سالگی خود را نشان میدهند.
علت بروز اختلال وسواس فکری-عملی
عوامل گوناگونی میتوانند در بروز وسواس فکری-عملی دخالت داشته باشند؛ اما علت اصلی بروز این اختلال دقیقاً مشخص نیست.
بررسی تصاویر مغزی نشان دادهاند که مغز برخی از افراد مبتلا به وسواس فکری-عملی با مغز افرادی که دچار این مشکل نیستند، متفاوت است.
برای مثال، در این افراد نواحی خاص مغز، بهویژه نواحیای که مسئول عواطف قوی و پاسخ به آنها هستند، میزان فعالیت بیشتری دارد.
همچنین بررسیها نشان دادهاند که افراد مبتلا به این اختلال دچار عدم تعادل سروتونین در مغزشان هستند. سروتونین مادهای شیمیایی است که مغز برای انتقال اطلاعات از یک سلول مغزی به سلول دیگر تولید میکند.
علائم اختلال وسواس فکری-عملی
این اختلال زمانی بروز میکند که شخص در چرخه وسواس فکری و عملی گیر میافتد.
وسواس فکری-عملی خود را به دو صورت نشان میدهد:
1) وسواس فکری
وسواسهای فکری، تصاویر، افکار و وسوسههایی هستند که بهصورت مداوم بروز میکنند و شخص کنترلی روی آنها ندارد. این افکار برای افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی آزاردهنده هستند. افراد درگیر با این اختلال، در بیشتر موارد متوجه غیرمنطقی بودن این دسته از افکار خود میشوند.
وسواسهای فکری معمولاً با احساسات شدید و ناراحتکنندهای مثل ترس، نفرت، شک و تردید یا با این احساس که کارها باید فقط به یک روش درست انجام شوند، همراه هستند. این افکار وسواسی وقت بیمار را تلف کرده و مانع از این میشوند که او به سایر کارهای خود برسد. این ویژگی آخر تا حدودی مشخص میکند که آیا شخص به اختلال وسواس فکری-عملی مبتلا است یا وسواس فقط یکی از ویژگیهای شخصیتی او است.
هر شخصی ممکن است هرازچندگاهی دچار نگرانیهایی در ارتباط با عزایزانش و ابتلا به بیماریهای مختلف شود یا به این فکر کند که شاید اشتباه او نتایج فاجعهباری داشته باشد. با اینکه این افکار مشابه چیزی است که در بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی میبینید، افرادی که دچار این اختلال نیستند هم ممکن است چنین افکاری داشته باشند؛ یک لحظه نگران شوند و بعد آن را فراموش کنند و به کارشان برسند.
تحقیقات نشان دادهاند که بیشتر افراد هراز چندگاهی دچار افکار ناخواسته و مزاحم میشوند؛ اما در اختلال وسواس فکری-عملی این افکار بهطور مرتب پیش میآیند و موجب بروز اضطراب شدیدی میشوند که عملکرد روزانه را مختل میکند.
انواع رایج وسواس فکری
برخی از وسواسهای فکری متداول عبارتند از:
- ترس از تماس با مواد آلوده مانند خاک یا میکروبها
- نگرانی از آسیبرساندن به خود یا دیگران به دلیل اینکه به اندازه کافی مراقب نیستید یا براساس تمایلات خشونتآمیز خود کاری انجام دهید
- ترس از خطا کردن
- نگرانی بیش از حد در ارتباط با مسائل اخلاقی (انجام چه کاری درست و چه کاری غلط است)
- احساس تردید و انزجار
- نگرانی بیش از حد در ارتباط با هویت جنسی خود
- نیاز به نظم، تقارن، کمال و تمیزی
- احتیاج به اطمینان خاطر مداوم
2) وسواس عملی
وسواس عملی شامل رفتارها یا افکارهای تکراری میشود که شخص به قصد خنثیکردن وسواسهای فکری خود، مقابله با آنها و نیز دورکردنشان انجام میدهد. افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی متوجه هستند که این کارها فقط راهکاری موقتیاند، اما چون روش بهتری برای کنارآمدن با این مشکل ندارند، به همین وسواسهای عملی تکیه میکنند. وسواسهای عملی همچنین میتوانند شامل اجتناب از موقعیتهایی باشند که باعث بروز وسواسهای فکری میشوند. این وسواسها وقتگیر هستند و مانع از آن میشوند که فرد به کارهای مهماش رسیدگی کند.
همه رفتارها یا اعمال تکراری وسواس عملی نیستند. تشخیص این موضوع به عملکرد و سابقه رفتار فرد بستگی دارد. برای مثال، روتینهای هنگام خواب، اعمال مذهبی و یادگیری مهارت جدید همگی تا حدودی، سطحی از تکرار را دارند، اما معمولاً بخش مثبت و مؤثر زندگی روزانه هستند. به همین صورت، مرتبکردن کتابها و نظمدادن به آنها هنگامی که آن شخص در کتابخانه کار میکند، وسواس عملی به حساب نمیآید.
احساسات مرتبط با هر رفتار هم میتواند نشان دهد که شما به وسواس فکری-عملی دچار هستید یا خیر. اگر شما از آن دسته از افرادی هستید که فقط به جزئیات اهمیت میدهید یا دوست دارید همهچیز مرتب باشد، ممکن است تصور کنید که این کارها رفتارهای اجباری و وسواسی هستند، اما اینها لزوماً علائم اختلال وسواس فکری-عملی نیستند.
در چنین مواردی وسواس عملی یک ویژگی شخصیتی است. در واقع، شما دوست دارید یا ترجیح میدهید آن کار را انجام دهید. اما در بیشتر موارد، افراد مبتلا به OCD احساس میکنند مجبور هستند رفتارهای وسواسی را انجام دهند و ترجیح میدهند که میتوانستند این کارهای وقتگیر و پرزحمت را انجام ندهند. افراد مبتلا به این اختلال این کارها را برای لذت انجام نمیدهند، بلکه چون باور دارند این کارها برای پیشگیری از بروز نتایج منفی یا از بین بردن و کاهش اضطراب و وسواسهای فکری دیگر لازم است، آنها را انجام میدهند.
انواع رایج وسواس عملی
وسواسهای عملی رایج عبارتند از:
- چیدمان اشیاء به روشهای خاص مانند وسایل داخل کمد
- استحمام کردن، تمیز کردن و شستشوی دستها بهصورت مداوم
- جمعآوری کردن و احتکار لوازم و وسایلی که هیچ ارزش شخصی و مالیای ندارد
- چککردن مداوم قفل، در و مواردی از این دست
- بهطور مداوم دنبال اطمینان خاطر گشتن
- دنبال کردن یک سری آداب و رسوم در ارتباط با اعداد مانند شمردن، انجام یک فعالیت به تعداد مشخص، اجتناب از بعضی از اعداد یا ترجیح آنها
- گفتن کلمات یا دعاهای خاص هنگام انجام کارهای نامرتبط
درمان وسواس فکری-عملی
در بیشتر موارد، هنگامی که بیماران مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی تحت درمان مناسبی قرار میگیرند، افزایش کیفیت زندگی و بهبود عملکرد را تجربه میکنند. درمان میتواند تواناییهای عملکردی فرد در مدرسه و محل کار را بهبود ببخشد، موجب پیشرفت و رضایت او از روابط شده و او را به دنبال کردن فعالیتهای تفریحی تشویق کند.
رفتار درمانی شناختی
یکی از روشهای درمانی مؤثر، نوعی رفتاردرمانی شناختی (CBT) است که با نام مواجهه و جلوگیری از پاسخ (ERP) شناخته میشود. در طول جلسات درمان، فرد با موقعیتهایی که از آنها میترسد یا تصاویری که بر وسواسهای فکری او تمرکز دارد، روبهرو میشود. رویه استاندارد کار به این صورت است که درمان با افکاری که علائم خفیف تا متوسط ایجاد میکنند، شروع میشود. با این وجود، این روش درمانی اغلب در ابتدا باعث بروز اضطراب شدید میشود. روانشناس از فرد میخواهد که از انجامدادن رفتارهایی که معمولاً در پاسخ به ترسها و یا افکارش انجام میدهد (رفتارهای وسواسی)، اجتناب کند. این مرحله، جلوگیری از پاسخ نام دارد. فرد با ماندن در موقعیتی ترسآور، بدون اینکه اتفاق وحشتناکی بیفتد، متوجه میشود که افکار ترسناک او فقط «فکر» هستند. این فرد یاد میگیرد بدون اتکا بر رفتارهای وسواسی هم میتواند با افکارش کنار بیاید و در طول زمان، اضطرابش کاهش پیدا میکند. درمانگران و بیماران بهتدریج از موقعیتهای کماضطرابتر به سمت موقعیتهای پراضطرابتر میروند.
برخی از افراد مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی ممکن است به دلیل بروز اضطراب در ابتدا از شرکت در جلسات رفتاردرمانی شناختی خودداری کنند؛ اما این روش یکی از قدرتمندترین ابزارهای موجود برای درمان بسیاری از انواع این اختلال است.
نکته: مواجهه هم در جلسات درمان و هم در خانه انجام میشود.
دارو درمانی
یک دسته از داروها به نام مهارکنندههای بازجذب سروتونین (SSRIs) که معمولاً برای درمان افسردگی از آنها استفاده میشوند، میتوانند در درمان اختلال وسواس فکری-عملی هم مؤثر باشند. دوز مصرفی این داروها برای درمان OCD، اغلب بیشتر از مقداری است که برای درمان افسردگی استفاده میشود. اگر یکی از داروهای مهارکننده بازجذب سروتونین برای یک بیمار مؤثر نباشد، ممکن است داروی دیگری از همین دسته دارویی به او کمک کند.
معمولاً ۶ تا ۱۲ هفته یا بیشتر طول میکشد تا حداکثر اثربخشی این داروها بهطور کامل مشخص شود. بیمارانی با علائم خفیف تا متوسط، بسته به ترجیح بیمار، تواناییهای شناختی و سطح ادراک او، وجود یا عدم وجود بیماریهای روانی مرتبط و در دسترس بودن روش درمان، معمولاً با رفتاردرمانی شناختی یا دارو درمان میشوند. بهترین درمان اختلال وسواس فکری-عملی ترکیبی از این دو روش است، به ویژه اگر علائم بیماری شدید باشد.
جراحی
برخی از مطالعات جدیدتر نشان میدهند نوعی روش جراحی (کپسولوتومی شکمی مغز با اشعه گاما (Gamma Ventral Capsulotomy)) میتواند در بیمارانی که به درمانهای معمول پاسخ نمیدهند و آسیب شدیدی دیدهاند، بسیار مؤثر باشد. اما به دلیل ماهیت تهاجمی این درمان و پیشداوریهای قدیمی، کمتر از آن استفاده میشود.
روش دیگر شامل جراحی تحریک عمقی مغز (DBS) است که در آن یک دستگاه در مغز کار گذاشته میشود. شواهدی برای پشتیبانی از مؤثر بودن این روش وجود دارد و از مزایای آن میتوان به عدم آسیب دائمی به بافت مغز برخلاف کپسولوتومی اشاره کرد. با این حال تحریک عمقی مغز همچنان بهشدت تهاجمی بوده و مدیریت آن پیچیده است. از طرفی سیستمهای بیمارستانی و تأمینکنندگان کمی وجود دارند که برای ارائه این روش درمانی آموزش دیده باشند و بتوانند برای بیماران پشتیبانی بلندمدت لازم را فراهم کنند.
عوامل خطر در بروز اختلال وسواس فکری-عملی
پزشکان درباره این موضوع که چرا برخی از افراد دچار وسواس فکری-عملی میشوند، مطمئن نیستند. با این حال، استرس و اضطراب میتوانند علائم این بیماری را بدتر کنند. این بیماری در زنان شیوع بیشتری دارد و شروع بروز علائم آن اغلب در دوران نوجوانی یا جوانی است.
عوامل خطر ابتلا به وسواس فکری-عملی عبارتند از:
- ژنتیک: مطالعات نشان دادهاند که داشتن بستگان درجه یک مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی با افزایش احتمال ابتلا به OCD در ارتباط است. دانشمندان هیچ ژن یا مجموعه ژنها را شناسایی نکردهاند که به طور قطعی منجر به OCD شوند؛ اما مطالعات در زمینه ارتباط بین ژنها و اختلال وسواس فکری-عملی همچنان ادامه دارد.
- زیستشناسی: مطالعات روی تصاویر گرفتهشده از مغز نشان دادهاند که بخشهایی از مغز در افراد مبتلا به OCD نسبت به افراد سالم متفاوت هستند. این مناطق در مغز بر توانایی کنترل رفتار و پاسخهای احساسی تأثیر میگذارند. محققان همچنین دریافتهاند که چندین ناحیه در مغز، شبکههای مغزی و فرآیندهای زیستی نقش مهمی در افکار وسواسی، رفتارهای وسواسی و ترس و اضطراب مرتبط با آن دارند. مطالعات در زمینه فهم بهتر ارتباط بین علائم OCD و بخشهای مغز در جریان هستند. این اطلاعات به دانشمندان کمک میکنند که برای درمان اختلال وسواس فکری-عملی روی این نواحی از مغز تمرکز داشته باشند.
- خلقوخو: براساس نتایج برخی تحقیقات، احتمال ابتلای افرادی که در دوران کودکی رفتارهای محافظهکارانه بیشتری از خود نشان میدهند، تجربه احساسات منفی دارند و نشانههای اضطراب و افسردگی در آنها دیده میشود، به اختلال وسواس فکری-عملی بیشتر است.
- آسیب روحی (تروما) در دوران کودکی: برخی از مطالعات گزارش دادهاند که بین آسیب روحی در دوران کودکی و نشانههای وسواس فکری-عملی ارتباط وجود دارد. هرچند که تحقیقات بیشتری برای درک این ارتباط نیاز است.
گاهی اوقات ممکن است کودک پس از ابتلا به عفونت استرپتوکوکی دچار وسواس فکری-عملی شود که به آن اختلالات عصبی-روانی خودایمنی کودکان مرتبط با عفونتهای استرپتوکوک یا به اختصار PANDAS گفته میشود.
سخن پایانی
وسواس فکری-عملی یک اختلال تضعیفکننده و پیچیده است که میلیونها نفر در جهان با آن درگیر هستند. این اختلال مجموعهای از افکار ناخواسته و ترس است که منجر به بروز رفتارهای تکرارشونده میشود. افراد درگیر با این اختلال، بخش زیادی از زمان خود را صرف وسواسهای عملی کرده که با فعالیتهای روزانه آنها در تداخل است. هرچند که این اختلال درمان قطعی ندارد، اما ترکیب رفتاردرمانی شناختی و مصرف دارو میتواند به بهبود علائم آن کمک کند.
تجربه شما
آیا شما تابهحال در اطرافیان خود فردی را دیدهاید که به اختلال وسواس فکری-عملی دچار شده باشد؟ آیا توانستهاید بین رفتارهای فردی که بسیار به جزئیات توجه دارد و کسی که به اختلال OCD دچار است تمایز قائل شوید؟ به نظرتان تفاوت رفتارهای این دو دسته از افراد چیست؟ اگر در این زمینه اطلاعاتی دارید با ما و سایر خوانندگان به اشتراک بگذارید.
منابع
https://iocdf.org/about-ocd
https://www.medicalnewstoday.com/articles/178508
https://www.webmd.com/mental-health/obsessive-compulsive-disorder
https://www.nimh.nih.gov/health/topics/obsessive-compulsive-disorder-ocd
https://my.clevelandclinic.org/health/diseases/9490-ocd-obsessive-compulsive-disorder
https://www.hopkinsmedicine.org/health/conditions-and-diseases/obsessivecompulsive-disorder-ocd
Obsessive compulsive disorder (OCD)
https://www.psychiatry.org/patients-families/obsessive-compulsive-disorder/what-is-obsessive-compulsive-disorder